به گزارش «عمار فیلم»، هفتمین گعده فیلمسازان جوان سینمای انقلاب که به همت دبیرخانه جشنواره عمار برگزار شد، به مستند «عالی نسب» به کارگردانی مهدی عوض زاده اختصاص داشت، در ادامه در یادداشتی به قلم آرش فهیم به این مستند پرداختیم.
تا به حال فیلم های مستند بسیاری درباره هنرمندان، ورزشکاران، چهره های مطرح ادبی و فلسفی و اسوه های اخلاقی و جنگی ساخته شده است. اما به ندرت پیش آمده که فیلمی درباره یک الگوی فکری و عملی در حوزه اقتصاد ببینیم. شاید هم دلیل این نبود، کمبود چهره های تأثیرگذار و مهم اقتصادی باشد. ضمن اینکه ، شخصیت، زندگی و دستاوردهای اقتصاددان ها برخلاف قهرمانان ورزشی و هنرمندان، آنچنانکه لازمه یک فیلم است دراماتیک به نظر نمی رسد.
مستند «عالی نسب» یکی از معدود آثاری است که درباره یکی از چهره های مهم اقتصاد معاصر ایران ساخته شده است. این فیلم در قالب مستند پرتره و همچنین با پس زمینه ای تاریخی، به یک قهرمان ملی گمنام اما مهم و تأثیرگذار در حوزه اقتصاد پرداخته است. اتفاقا شخصیت محوری این مستند، به خاطر زندگی پر فراز و تحرکش و همچنین پیوندش با برخی از پیچ های تاریخی، جنبه دراماتیک و پرجاذبه بسیار زیادی هم دارد. شخصیتی که سابقه وی به دهه ۳۰ و دوران ملی شدن صنعت نفت بر می گردد. به همین دلیل هم روایت این مستند با مروری کوتاه بر ماجرای ملی شدن صنعت نفت شروع می شود. در آن دوران، فردی. این فرد کسی نیست جز سید میر مصطفی عالی نسب. شخصیتی که می توان او را طلایه دار تولید ملی و ملی شدن صنعت در ایران معاصر دانست.
این فیلم البته سعی دارد در قالب معرفی زندگی این شخصیت، به فرازهای مهم تاریخ قرن اخیر هم نقبی بزند. مثل اشغال کشورمان در جنگ جهانی دوم و سیطره قحطی و گرسنگی و ناامنی به واسطه حضور نیروهای بیگانه بر کشور، روی کار آمدن دولت مصدق، ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و … که تصاویر، اطلاعات و تحلیل های کوتاهی از این مقاطع در این فیلم به نمایش درآمده است.
یکی از دشواری های سازنده این فیلم، عدم موجود بودن تصاویر و عکس های متنوع از شخصیت محوری فیلم (مرحوم عالی نسب) است. همچنان که در بخشی از فیلم، یکی از مصاحبه شوندگان می گوید که وی علاقه چندانی به حضور در رسانه ها نداشت. در طول فیلم نیز فقط دو عکس از دوران جوانی و میان سالی وی می بینیم. کارگردان برای جبران این کمبود علاوه بر استفاده از تصاویر آرشیوی مربوط به هر بخش از فیلم، نقاشی تدریجی چهره عالی نسب را نیز نمایش می دهد. یعنی هر چقدر که داستان فیلم پیش می رود و عالی نسب به مدارج و جایگاه بلندتری می رسد، نقاشی چهره وی نیز کامل تر می گردد.
محور قرار گرفتن موضوعات اقتصادی در نامگذاری سال های اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، گویای آن است که همه نیروهای متعهد به این انقلاب باید در این زمینه به کسب معرفت و فعالیت بپردازند. هم به این دلیل و نیز به خاطر شرایط موجود در کشور، مطالعات اقتصادی نمی تواند فقط به اقتصاددان ها محدود شود. به ویژه فعالان فرهنگی و رسانه ای هم باید پژوهش ها و فعالیت هایی جدی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی داشته باشند و نسبت متقابل همه پدیده ها و فرایندها با فراز و نشیب های اقتصادی را در نظر بگیرند. نکته مهم درباره مستند «عالی نسب» نیز این است که مضمون و شخصیت محوری این فیلم، در بر گیرنده بسیاری از مفاهیمی است که در این سال ها به عنوان شاخص و هدف اصلی کشور تعیین شده است. «عالی نسب» در همه زندگی خودش یک نظریه پرداز و عامل اساسی در حوزه هایی چون اقتصاد مقاومتی، تولید، اشتغال، حمایت از کالای ایرانی و … بود.
الگوسازی از یک تولیدکننده خودانگیخته که با انگیزه های غیرمادی، دینی و ملی کار می کرد، در این مستند اتفاق افتاده است. به طوری که در این فیلم می بینیم، وی مشغله های پردرآمدتر و ساده تری مثل تجارت و دلالی را رها می کند و وارد کار تولید کالای ایرانی می شود. حتی با محصولات وارداتی نیز به رقابت می پردازد. او با دستان خالی و با حداقل امکانات، اولین خطوط تولید برخی از صنایع را در ایران راه اندازی کرد. در بخشی از فیلم، یکی از دوستان قدیمی مرحوم عالی نسب می گوید که وی گاهی به قدری در دوران جوانی اش فعالیت تولیدی انجام می داد که چهره و تمام لباس هایش سیاه می شدند. یعنی این گونه نبود که در دفتر شیک و تمیز بنشیند و فقط به دیگران دستور کار کردن بدهد. خودش جلوتر از بقیه، خط شکنی می کرد و باعث می شد نیروهای زیردست وی نیز به کار دل ببندند و به این ترتیب تولید داخلی، به معنای واقعی کلمه عملی می شد. برداشتی که از توفیق عالی نسب در این مستند می توان داشت این است که پشتوانه تولید محصولات صنعتی داخلی، عشق و غیرت است. با انگیزه های مردمی و وطنی می توان کالای مرغوب خلق کرد. اگر این نباشد و یک تولید کننده تنها با اهداف مادی و مالی کار کند، نتیجه اش می شود کالاهای بنجلی که باعث می شوند مردم به سمت تولیدات خارجی میل پیدا کنند.
همچنان که باز در این فیلم می بینیم، تبدیل شدن به قهرمان خط شکنی در تولید ملی، آن هم در شرایطی که کشور تحت سلطه خارجی ها قرار داشت، بی هزینه هم نبود؛ «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها». در سال های بعد از کودتای ۲۸ مرداد اتفاقاتی برای این پیشگام تولید ملی رخ داد که دیدن آن ها در این فیلم مستند، تکان دهنده به نظر می رسد. ازجمله اینکه پس از سقوط یک هواپیمای ارتش روی کارخانه تازه تأسیس وی، حکومت وقت حاضر به پرداخت خسارت به عالی نسب نمی شود و برای او شرط می گذارند که تنها در صورتی به وی خسارت می دهند که وی این خسارت را از شخص شاه تقاضا نماید! اما هیچ یک از این اتفاقات، وی را در هدف مقدسی که انتخاب کرده بود خسته و ناامید نمی کرد و وی بعد از این فاجعه، فعالیت خود را از نو آغاز نمود. به همین دلیل هم می توان عالی نسب را نه یک فعال اقتصادی، بلکه یک قهرمان در عرصه تولید ملی دانست. همچنان که در سال های بعد از پیروزی انقلاب نیز تمرکز وی در عرصه نظریه پردازی و تعیین خط مشی اقتصادی، کشورمان را از سقوط اقتصادی در دوران جنگ تحمیلی نجات داد. رویکرد و روحیه ای که مانع از همکاری وی با دولت سازندگی و تأسیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد شد.
هر چند که مستند «عالی نسب» در نمایش بزنگاه های تاریخی، از ارائه نقدی جامع از پیوند این فراز و نشیب ها با مسائل اقتصادی ناتوان است. این مستند با پخش بخشی از یک سخنرانی در مراسم سالگرد درگذشت مرحوم عالی نسب در سال ۹۳ به پایان می رسد. در این مراسم، یکی از سخنرانان بیان می کند: «چرا الگوهای آقای عالی نسب، در جامعه ما توفیق پیدا نمی کند و نمی تواند نشر و بسط پیدا کند و الگوی رفتار عمومی شود، اما در مقابلش دلالی بسط پیدا می کند.» بهتر بود که مستند، به جای اینکه با این جمله تمام شود، با این عبارت شروع می شد و در طول روایت خودش نشان می داد که همراه با تحولات تاریخی، چرا در کمتر دوره ای، اقتصاد مبتنی بر تولید داخلی و عدالت اجتماعی نتوانست جایگاه محکمی پیدا کند؟ فضای اقتصادی امروز ما چه نسبتی با تفکرات و رفتارهای مرحوم عالی نسب دارد و چگونه می توان این وضعیت را براساس آموزه های وی ترمیم کرد؟ اشاره فیلم به تضاد فکری مرحوم عالی نسب با دولت سازندگی بسیار کوتاه است، درحالی که اگر روی همین مسئله تعمق می کرد، می توانست به پرسشی که در پایان فیلم و از زبان یک پژوهشگر مطرح می شود پاسخ بدهد.
مشکل بزرگ دیگر فیلم، مانور بیش از حد بر «مصدق» است. در ۱۵ دقیقه شروع فیلم، بیشتر از اینکه درباره عالی نسب صحبت شود، این مصدق است که خودنمایی می کند. درحالی که بسیاری از مطالبی که درباره مصدق در ابتدای فیلم بیان می شود، حشو و زائد به نظر می رسند.
منبع: جشنواره مردمی عمار