گروه پنج نفره ای از مستندسازان درباره ی انتخابهای زندگی و حرفه شان به بحث می نشینند.
شغل یا حرفه
پانزدهم مرداد ١٣٩٤ ساعت ١٢:٥٤
ساختن یک فیلم مستند اغلب نیازمند سالها تلاش است و در پایان کار امید هیچ سود یا بازدهی از آن نمی توان داشت. با افزایش فن آوری های ارزان و گسترش بسترهای اینترنتی، هر کسی می تواند فیلمی ساخته و آن را در اختیار عموم بگذارد، بنابراین در این عصر، کمک مالی و توزیع مناسب فیلم خیلی رقابتی تر از قبل شده است.
کار یک فیلمساز چیست؟ آیا اصلا داشتن "شغل یا حرفه" در حیطه ی مستند سازی امکان دارد؟ اگر چنین است، آیا هیچ کدام از راهکارهای ثابت شده می تواند جهش از جایگاه یک آماتور به جایگاه یک فیلمساز حرفه ای را تضمین و حمایت کنند؟
کنفرانس فیلم مستند Getting Real ، در سال 2014، به اجتماع مستندسازان این فرصت را می دهد تا به دنبال پاسخی برای این سوالها باشند و تجربه ها و راه حل های خود را نسبت به چالشهایی ارائه بدهند که جامعه ی فیلمسازان در هر مرحله ای از رشد حرفه ای خود با آنها مواجه اند.
در این کنفرانس برای آغاز بحث از پنج مستندساز حرفه ای و شاخص خواسته شد تا دانش و تجربه های سخت به دست آمده ی خود، داستان موفقیتها و توصیه های عملی خود را دربارهی پیشرفت و بقا به عنوان یک فیلمساز را در اختیار دیگران قرار بدهند. این پنج فیلم ساز عبارتند از :
جو برلینگر(Brothers Keeper, Paradise Lost)، فیلمساز برندهی جایزهی امی و پیبادی و کارگردان نامزد جایزهی اسکار است. او همچنین کارگردان تبلیغاتی و تهیه کنندهی محتویات وبسایتهای شرکتهای مختلف از طریق @radical.media نیز هست. او هم اکنون ساکن نیویورک است.
جولیا رایشرت (A Lion in the House, Seeing Red)، و استیون بوگنار The Last Truck: Closing of a GM Plant, A) Lion in the House)، نیز نامزد دریافت جایزه اسکار و برندگان جایزه ی امی هستند و با هم زندگی می کنند. آنها در دانشگاه رایت استیت (Wright State) به تدریس مشغولند و ساکن دیتون در ایالت اوهایو هستند.
نینا گیلدن سیوی (The Matador, 4th and Goal)، فیلمساز برندهی جایزه ی امی و کارگردان مرکز مستند دانشکدهی رسانه و روابط عمومی در دانشگاه جورج واشنگتن در شهر واشنگتن دی سی می باشد.
راجر راس ویلیامز (God Loves Uganda, Music by Prudence)، کارگردان و تهیه کنندهی برندهی جایزهی اسکار است. او همچنین در حوزهی خبرنگاری رسانه ای نیز فعالیت داشته و ویژه برنامه های تلویزیونی فراوانی نیز تولید کرده است. او هم اکنون ساکن نیویورک است.
مفهوم شغل:
خبرنگار کنفرانس مستند: داشتن یک شغل و حرفه در حیطه ی مستند سازی به چه معناست؟ چه چیزهایی را شامل می شود؟
استیون بوگنار: بهترین راه برای اینکه شخصی بتواند صاحب حرفه ای در زمینه ی مستندسازی بشود، ساختن فیلم های فوق العاده خوب است. این مسئله برای همه روشن است اما واقعا باید باز هم گفت. اگر می خواهید مستندی درباره ی موضوعی بسازید که توجه تان را جلب کرده است، نمی توانید همینطوری آن را بسازید و انتشارش بدهید تا زمانیکه کاملا خوب از کار در بیاید. شما باید حامیان قابل اعتمادی پیدا کنید، کسانی که گاهی واقعا به طرز بیرحمانه ای با شما رک برخورد می کنند. باید بیشتر فیلم بگیرید، چندین بار ادیت کنید. باید آنقدر بیرحمانه ادامه بدهید تا فیلم خوبی بسازید و همین به شما اجازه خواهد داد حمایت دیگران را برای فیلم بعدیتان به دست آورید.
جوبرلینگر: از یک طرف، این روزها ساختن فیلم بسیار آسانتر از قبل شده است، از طرفی دیگر، خیلی سخت تر از قبل می شود شغل و حرفه ای در این حوزه به دست آورد و نگه داشت.
جولیا رایشرت: من هیچ وقت فکر نمی کنم "شغلی" در حوزه ی مستندسازی دارم. اما فیلمسازی همان زندگی است که دارم و کاری است که انجام می دهم.
راجر راس ویلیامز: به نظر من، اگر در جای دیگر شغل دیگری ندارید، مثلا کارهای تبلیغاتی شرکتی نمی کنید، امکان ندارد شغلی در حوزه ی مستند سازی به دست آورید.
نینا گیلدن سیوی: برای تعریف موفقیت، رضایت شغلی یا موفقیت در زندگی، شما باید چیزی غیر از کامل شدن یک فیلم پیدا کنید به گونه ای که خارج از هدف محدودی همچون کامل کردن یک فیلم باشد.
اولویت بندی: هنر و مهارت
خبرنگار مستند: اگر انجام کاری بزرگ و فوق العاده، اولویت این حرفه است، رویکرد شما به ساختن یک فیلم چیست؟
نینا گیلدن سیوی: فن آوری به ما می گوید که هرکسی می تواند کارگردان بشود. مفهومی را تعریف می کند که طبق آن، این کار به نوعی یک سفر است، هرچه بیشتر تمرین کنید، -مثل کار با یک ابزار خاص- در آن موفق تر خواهید بود. فن آوری خلاقیت را محدود و تعیین نمی کند. بلکه، این خلاقیت است که فن آوری را به حرکت وامی دارد. فیلمی را بسازید که در قلبتان وجود دارد. از خودتان بپرسید، "من چه حرفی برای گفتن دارم"؟
جولیا رایشرت: فیلم ها زندگی مستقل خودشان را دارند و می توانند تغییر کنند. شما نباید خودتان را در یک ایده ی از قبل تعیین شده درباره ی فیلمتان محدود کنید. درست مثل من که هرگز خودم را در یک ایده ی از قبل تعیین شده درباره ی شغلم اسیر نکردم. بزرگترین مثال برای من فیلم "بهشت گمشده" است. ما می خواستیم از سه نوجوان بد فیلم بگیریم، یعنی همان چیزی که به ما گزارش شده بود. ما یک هفته بعد از دستگیری آنها رسیدیم و تقریبا همه اطمینان داشتند که این سه نوجوان گناهکار هستند. اگر ما خودمان را در آن ایده ی از قبل تعیین شده اسیر کرده بودیم، و داستان واقعی را دنبال نمی کردیم، متوجه نمی شدیم که این سه نوجوان در حقیقت اشتباهی دستگیر شده بودند و همین به نوعی تبدیل شد به برج مراقبتی برای من: شما باید ذهنتان را به روی داستان واقعی باز نگه دارید، بدین ترتیب است که می توانید موقعیت واقعی را کشف کنید.
جولیا رایشرت: هر وقت کاری را شروع می کنم، مثل یک مسابقه ی جدید و کامل است . چیزهای زیادی می توان یاد گرفت . شما فقط چند اصل پایه ای را می دانید. اما هر زمان فیلمی را شروع می کنید دوباره بیست سالتان است.
استیون بوگنار: هرگز به نقطه ای نمی رسید که همه چیز را کامل انجام داده اید و همه چیز قرار است آسان باشد. هر فیلم خوبی به سختی تولید می شود و کار سخت می طلبد. تجلی ها و تجربه های ناب، نتیجه ی ساعتها کار هستند.
درسهای اوایل شروع کار:
خبرنگارمستند: چه لحظه ها و درسهایی در طول دوره ی کاریتان، حالا برای شما از اهمیت زیادی برخوردارند؟
ویلیامز: وقتی عضویت موسسه ی ساندنس به من اعطا شد و بورس پیشرفتی دریافت کردم، جلسات سریعی را با حمایت کنندگان مالی برگزار می کردند. هر کسی را که من مخاطب قرار می دادم به من می گفت: " عشق و علاقه ی شما به اینکار را کاملا می توان دید". می خواهم بگویم حامیان مالی می توانند تشخیص بدهند که شما چقدر پیگیر هستید. حتی به نقاطی در درونتان آگاهی دارند که خودتان از مواجه با آن هراسانید. همانجاست که می توانید عاشقانه ترین کار خود را ارائه بدهید.
استیون بوگنار: وقتی جوان هستید، مثلا در دهه ی بیست یا سی زندگیان، باید ثابت کنید که جرئتش را دارید. به نظر من برای خیلی از ماها، این بدین معناست که شما واقعا تشنهی اینکار هستید. همیشه فیلم در اولویت است، چیزهای دیگر مثل زندگی و روابط دیگر در صندلی پشت جای می گیرند. مسئله کلا این است که خودتان را ثابت کنید، نامتان را مطرح کنید. فیلمی بسازید که دیده شود و تاثیری در جهان باقی بگذارد.
سیوی: قبل از آنکه صاحب فرزندی شوم و خانواده ای داشته باشم، همیشه در سفر بودم. همیشه مشغول تولید در اخبار شبکه ای. اما تصمیمی گرفتم که حتی قبل از آن بود که همسری داشته باشم. می دانستم نمی خواهم خانواده ام آن زندگی را داشته باشند. به جای اخبار حالا دیگر به فیلمسازی فکر می کردم. وقتی بچه هایم کوچک بودند من روی فیلمهای بقیه کار می کردم. من کارهای زیادی انجام دادم که نامم روی آنها نبود.
جولیا رایشرت: برای ما زمانهایی که کارهایی را انجام داده ایم فقط چون دیگران از ما خواسته اند، و پولی هم بابتش دریافت کرده ایم، تجربه های رضایت بخشی نیستند. نه اینکه بگویم آن کارها خوب انجام نشدند اما آن کارها مثل مصالحه کردن با شرایط می ماندند.
ویلیامز: چیزی که واقعا زندگیم را تغییر داد ترک شغل دائمی ام بود. وقتی خطر کردم و کارم را رها کردم و استقلال خودم را به دست آوردم و اولین مستند مستقل خودم را ساختم، وحشت و هراس زیادی را تجربه کردم. اما این اتفاق به طرز باورنکردنی حس آزادی بخشی برایم به همراه داشت. آنجا بود که فهمیدم من خیلی بیشتر از آنچه فکر می کردم خلاقیت دارم. به طرز خلاقانه ای کارم را ادامه دادم به طوریکه متوجه شدم وقتی از هرگونه محدودیت و اسارت شرکتهای رسانه ای رها می شوم چقدر خلاقیتم رشد می کند.
شغلی برای ادامه: نگاهی متفاوت
خبرنگار مستند: اکثر مستند سازان مجبورند شغلهای روزانه ای داشته باشند تا به کار مستند سازی ادامه بدهند. شما چطور با خواسته ها و نوع نگاه مشتری ها مواجه می شوید و در عین حال سعی می کنید به عنوان یک هنرمند خودتان را اثبات کنید؟
ویلیامز: من باید درمورد کاری واقعا احساس عشق و علاقه پیدا کنم، حتی اگر آن کار قرار است برای دیگران باشد. اگر چیزی است که من هیچ علاقه ای به آن ندارم، سراغش نمی روم. هر کسی باید راههای دیگری داشته باشد تا بتواند در این حرفه دوام بیاورد. من معمولا کارهای معمول شرکتی و بازرگانی را انجام می دهم، مثلا فیملهای کوتاه با محتواهای شرکتی می سازم. حتی راستش را بخواهید من در زمینه ی عکاسی عروسی ها نیز فعالیت می کنم. مزرعه ای در کتس اسکیل در شمال ایالت نیویورک نیز دارم و اصطبلم را برای برگزاری عروسی اجاره می دهم. عروسی در اصطبل واقعا جذاب است و طرفداران خاص خودش را دارد. از همین راهها می توانم درآمدی کسب کنم. اگر اینها نبودند، واقعا نمی توانستم دوام بیاورم.
جوبرلینگر: من دو کلاه دارم. یکی از آنها فیلم است که من از جنبهی داستانی یا رساندن پیغامی به دیگران واقعا به آن عشق می ورزم. اما وقتی کارهای تبلیغاتی و سفارشات شرکتی انجام می دهم، مسئله می شود انجام دادن آن کار به نحو احسن. اینکه بخواهم به مشتری ها آنطور که باید و شاید خدمات ارائه بدهم. این یعنی در خدمت نوع نگاه مشتری بودن و اصولا باید با این قضیه خوب کنار بیایید و احساس راحتی کنید. قضیه اش خیلی فرق دارد با زمانی که می خواهید فیلم خودتان را بسازید. البته اصلا منظورم این نیست که کار را جدی نگیرید. بلکه شما باید برای آنچه به آن اعتقاد دارید بجنگید اما فقط تا یه حد مشخص. زیرا در اینجا باید نوع نگاه و ایده ی آنها را ارائه بدهید.
دغدغه های عملی: روش زندگی و خانواده
خبرنگار مستند: از آنجایی که مستند سازان، هنرمندانی مستقل محسوب می شوند، همواره با برنامه های کاری غیر قابل پیش بینی مواجه هستند. شما چه روش زندگی را پیشنهاد می کنید که بااین شرایط بهتر کنار می آید؟
استیون بوگنار: هزینه های ماهیانه ی زندگی خود را پایین نگه دارید زیرا باعث جنبش و انعطاف پذیری بیشتری می شود. اگر میخواهید فیلمی بسازید، انعطاف پذیری اولین اصل آن است. توانایی اینکه بتوانید روزی را سرکار نروید، راحت سفر کنید و جابجا شوید. و اگر زیر قرض و دین کسی باشید این مسئله واقعا برایتان سخت می شود.
جولیا رایشرت: مسئلهی مهم این است که دقیقا بدانید از کجا قرار است پول به دست آورید. ممکن است فیلم همیشه برایتان درآمدی نداشته باشد. برای ما این یعنی"ما چطور قرار است بیمه درمانی به دست آوریم؟" اگر می خواهید خانواده تشکیل بدهید، مسائل کاملا تازه و متفاوتی در پیش رو دارید. اینکه "چطور قرار است درآمدی ثابت داشته باشیم؟ چطور قرار است سقف بالای سرمان را محکم نگه داریم و خوراک روزانهی خود را تامین کنیم؟" بسیاری از فیملسازان مستند تدریس هم می کنند. برخی حتی کارهایی مثل تدوین، تیتراژ و جلوه های ویژه نیز انجام می دهند. در کل می توانید این کارها را خیلی نزدیک با کاری انجام دهید که واقعا به آن عشق می ورزید.
خبرنگار مستند: آیا برای داشتن شغلی در این زمینه باید در نیویورک یا لس آنجلس باشید؟
جولیا رایشرت: شاید کسی از شهر «مید وست» داستان متفاوتی برای ارائه داشته باشد. کشاورزانی در مسافت کمی از خانه ی ما زندگی می کنند و کارخانه هایی وجود دارند که خالی و غیر فعال هستند. ما در زندگی با انواع مختلفی از انسانها سروکار داریم. فقط با فیلمسازان حشر و نشر نداریم. البته وقتی تازه کارتان را در این حوزه آغاز کرده اید، اگر خارج از نیویورک یا لس آنجلس باشید، یافتن ارتباطات شبکه ای با دیگر فیلمسازان واقعا سخت است. اما در عین حال می توانید وقت مفیدتان را به جای اینکه به کار مشغول باشید، بگذارید و به دنبال حامیان مالی بگردید و در جلسات شرکت کنید و به مهمانی ها بروید.
خبرنگار مستند: چطور می توانید کارهای خانواده و حجم کاریتان را به تعادل برسانید؟
سیوی: من سه تا فیلم را به طور همزمان کار نمی کنم، چون اصلا با روش زندگیم همخوانی ندارد. نمی توانم فیلمی در مرحله ی پیش تولید، تولید و بعد از تولید داشته باشم. خیلی از فیلمسازان این کار را می کنند، اینکه کارهای زیادی را به طور همزمان انجام بدهند. خب، من واقعا نمی توانم اینکار را بکنم زیرا هدفهای دیگری در زندگیم دارم. گاهی تصمیماتی می گیرید که بیشتر جنبه ی کلیشان مهم است و ممکن است شما را به سمتی هدایت کند که تصمیمات ناگهانی بگیرید، تصمیماتی که ممکن است زندگی حرفه ایتان را به خطر بیندازد، اما به نفع زندگیتان به عنوان یک کل باشد. اگر کارتان را خوب انجام بدهید، هرچقدر که دلتان می خواهد می آیید و می روید. من هرگز نگران عقب رفتن نیستم. من نگران اینم که شاید خوب نباشم.
شکل دادن و یافتن اجتماعی از مستند سازان
خبرنگار مستند: اغلب فیلمسازان یا در گروههای کوچک کار می کنند یا به تنهایی و دور از بقیه که این مسئله بستگی دارد در چه مرحله ای از تولید فیلم باشند. شما دوستان و همکاران فیلمساز را چطور دور خود جمع می کنید؟
ویلیامز: من در یک سال و نیم گذشته به سی جشنواره ی فیلم در سراسر دنیا رفتم. در جشنواره ها حس اجتماع عجیبی وجود دارد. این برای من فوق العاده است زیرا می خواهم بدانم دیگران مشغول چه کارهایی هستند و شاهد کارهایشان باشم. همچنین می خواهم همکارانی را پیدا کنم که ممکن است تمایل داشته باشند با من همکاری کنند. من کارهای دیگران را دنبال می کنم و می بینم که "چقدر اینکار فوق العاده است" . دوست دارم به کارهای آن شخص نگاه کنم و بدانم چه کارهایی دارد انجام می گیرد. مسئله این است که برویم آن بیرون و ببینیم با چه کسی می توانیم ارتباط برقرار کنیم و چه کسی دارد کارهایی را انجام می دهد که در حیطه ی علاقه و تخصص ماست.
جولیا رایشرت: جشنواره های فیلم فرصت مناسبی برای یافتن ارتباطات کاری هستند. همیشه به جشنواره ها بروید. اما با دیگر فیلم سازان نیز وقت بگذرانید. از این فرصت استفاده کنید تا کاری را انجام دهید که می خواهید. مردم می گویند اگر به جشنواره ی موسسهی ساندنس بروید باید با همهی توزیع کنندگان فیلم و یا ناشران ملاقاتی داشته باشید. همهی اینها مهم هستند. در طولانی مدت، متوجه می شوید که اجتماع شما متشکل است از دیگر فیلمسازان.
تصویر پیش رو
خبرنگار مستند: داشتن یک حرفه در حوزه فیلمسازی نیازمند صبر و تحمل فراوان، قدرت درونی و تمرکز و توجه است. چه چیزی باعث می شود همچنان به کارتان ادامه بدهید؟
ویلیامز: من درباره ی قدرت مستند اطمینان دارم و به افرادی فکر می کنم که بر اثر فیلم من به آنها کمک خواهد شد و زندگیشان تغییر خواهد کرد. من به آن دیالوگی فکر می کنم که از کار من بیرون خواهد آمد. و همین باعث قوی تر شدن من می شود و کمکم می کند به درون آتش حمله ور شوم و بر ترس خود غلبه کنم. واقعا جواب می دهد. اگر به این کار عشق بورزید و واقعا به داستانی که در شرف گفتنش هستید باور داشته باشید، همین مسئله در کارتان بازتاب خواهد داشت و خودش را نشان خواهد داد. نتیجه ی کارتان را خواهید دید و شما دیگر به جایی خواهید رسید و کسانی را پیدا خواهید کرد که به عشق و هیجان شما ایمان خواهند آورد. حتما متوجه آن خواهند شد و از شما حمایت خواهند کرد و به طرز خلاقانه ای یار شما خواهند بود، سرمایه مالی در اختیارتان خواهند گذاشت و این واقعا جواب می دهد چرا که من شاهد عملی آن هستم.
سوز کورتیس
سوزان کورتیس کمپبل نویسنده ای ساکن لس انجلس است و در حال حاضر مشغول تحصیل دکترای رشته نویسندگی خلاق در دانشگاه کالیفرنیا در زمینه ی فیلمنامه نویسی است. او با موسسه ی لیدی لایک فیلمز برای ساختن فیلمهای برنده ی جایزه ی اسکاری به نامهای Somewhere Between و Code Black همکاری داشته است.
کلیه حقوق این اثر متعلق به "مرکز فرهنگی میثاق" است.