نظر گائل گارسیا برنال درباره مستند و تغییرات اجتماعی؛
شانزدهم اردیبهشت ١٣٩٣ ساعت ٠٥:٥٩
گائل گارسیا برنال (Gael García Bernal) کارگردان و بازیگر مکزیکی در دانشگاه کنکوردیا درباره ی فیلمهایی حرف زده که "روایت نهادینه شده (Established Narrative)" را به چالش می کشند.
جسد یک مرد در گرمای صحرای سونوران افتاده است. این تصویر برای پلیس مرزی آریزونا که او را پیدا می کند، امری عادی است.
این منطقه به نام سالن مرگ شناخته می شود. هرساله، صدها مهاجر غیر قانونی در جنوب آمریکا درحالی که تلاش می کنند وارد ایالت متحده شوند، دراین صحرا جان خود را از دست می دهند.
این جسدها اغلب شناسایی نمی شوند. اما این مرد خالکوبی خاصی دارد به نام "دایانی کریستال". او کیست؟ و چه اتفاقی برایش افتاده است؟
فیلم مستند "دایانی کریستال کیست"، به دنبال پاسخی برای این سوال است. گیل گارسیا برنال نقش این مرد بی هویت را بازی می کند. او همان مسیری را می رود که هزاران مهاجر برای رسیدن به زندگی بهتر، این خطر بزرگ را به جان می خرند.
در جریان برگزاری جشنواره ی بین المللی فیلم مستند مونترال، برنال که دستار تولید نیز بوده است، در آنجا حضور پیدا کرد. فیلم او در در این جشنواره اکران شد.
انجمن دانش آموزی دانشگاه کونکوردیا، از او دعوت به عمل آورد تا در این دانشگاه درباره ی حضورش در سینما و مستند سازی صحبت کرد.
او می گوید: " من همیشه برای توصیف کلمه کم می آورم که چقدر از بازی کردن لذت می برم. من صمیمی ترین روابط زندگیم را از طریق بازیگری به دست آورده ام. در موقعیتهایی قرار گرفته ام که هیچ چیز نتوانسته مرا به این حال و هوا برساند. "
او درباره ی اینکه در فیلم از مهاجران واقعی استفاده کرده است می گوید: " این مسئله پالایش احساسی بالایی در خود دارد، زیرا نوعی وحدت را تجربه می کنی. در همین جاست که معنویت خاص من بروز می کند، یعنی از طریق بازی تئاتر و فیلم. "
برنال همواره به عنوان بازیگری شناخته شده است که پروژه هایی را انتخاب می کند که اشاراتی سیاسی یا اجتماعی در آن وجود داشته باشد و همین باعث شده برخی او را اکتیویست بدانند. اما حالا که دارد از حرفه اش حرف می زند، مشخص است که او خودش را اصلا به عنوان یک فعال به معنای عام مردمی اش قبول ندارد.
اول اینکه، نوعی حس هویت، فرد مکزیکی را بر می انگیزد. نسل برنال، خود را زیر سوال می برند و به دنبال تعریف جدیدی از خود واقعی شان در خارج از نسخه ی پیچیده شده ی رایج هستند، و برنال به نحوی ارتش آزادی ملی زاپاتایی را که جنبش چپ گرای انقلابی در جنوب مکزیک بودند، مسئول این حس می داند.
از نظر منطقی، همین مسئله، مقاومت در برابر مقامات و قدرتمندان را در پی دارد. این همان چیزی است که او را وا داشته است تا دربرابرش موضع نزاع طلبی بگیرد. اما بیایید روشنتر به این قضیه نگاه کنیم. برنال انقلابی مارکسیستی چون ارنستو چه گورا نیست. او فقط نقش او را بر روی پرده بازی کرده است.
برنال که در فیلم برنده جایزه "خاطرات موتور سیکلت" در سال 2004 نقش چه گوارا رهبر مبارزات چریکی را بازی کرده بود، می گوید: " تفکر چه گوارا در آن زمان این بوده است که اگر می خواهی به نتیجه ای برسی تنها راهش جنبش مسلحانه است و در آن زمان حق با او بود. اما من فکر نمی کنم امروز دیگر این روش درست باشد. فکر نمی کنم راه من این باشد."
نبرد برنال این است که کمک کند فیلمهای مستقل نیز ساخته و دیده شوند. او این هدف را با دوستان و همکاران قدیمی اش در کانانا (Canana) ، که یک شرکت تولید فیلم است، و همچنین با حمایت جشنواره ی فیلمهای مسافرتی به نام آمبیولانت (Ambulante) دنبال می کند. و در این زمینه "هیچ کمک پدرانه ای از شرکتهای بزرگتر دریافت نمی کند."
او این طور ادامه می دهد: "ما تعداد بسیار زیادی از بیان های شخصی داریم که باید از آنها دفاع کرد. تمام تلاش ما بر آن است که به ساختن فیلمهایی ادامه بدهیم که روایت های نهادینه شده و پذیرفته شده را به چالش می کشند و آنها را تغییر می دهند. "
در این گفتگو، دست کم یکی از حضار که انتظاراتش از این مصاحبه بر آورده نشده بود، در لحظه ای با فریاد گفت که می خواهد بیشتر درباره ی دلایل اجتماعی بداند و نه درباره ی حرفه و شخصیت بازیگر.
همان موقع بود که برنال به مطرح کردن مباحث تئوری پرداخت. لازم به ذکر است که برنال در حال حاضر مشغول تحصیل در مقطع فوق لیسانس در رشته ی رسانه و ارتباطات در مدرسه ی عالی اروپایی است.
برنال توضیح می دهد که او و همکارانش خودشان انتخاب کرده اند تا موضوعاتی را به تصویر بکشند که از نظر آنها بسیار حائز اهمیت است، اما او اعتقادی به ساختن فیلم هایی که هدف اصلی شان ایجاد تغییر اجتماعی باشد، ندارد. از نظر او "اینکه کسی بگوید که فیلم باید چیزی را تغییر بدهد بسیار غیر مسئولانه و کاملا زیان آور است".
او در ادامه می گوید که در حقیقت در حال حاضر تغییر اجتماعی در برخی سطوح وجود دارد. و اگر فیلمی به دنبال چنان تغییری است، باید گفت که نوعی تشریک مساعی یا همکاری در حال شکل گیری است.
از نظر او "چنان برتری باید بر اثر یک تصادف به وجود بیاید."
همین، تفاوت برنال را با دیگر قهرمانانی نشان می دهد که مخاطب مدرن به آن عادت کرده است، یعنی کلیشه ی قهرمان در حال مبارزه با نیروهای شر. اما تغییر برای او پدیده ای اشتراکی و اجتماعی است.
او می گوید: " فیلم های خوب شبیه کاتالیست هایی هستند که وارد عمل می شوند و کسی چه می داند مخاطب چه برداشتی از آن خواهد کرد. تغییر اجتماعی به نوعی با کیمیاگری (عمل شیمیایی) محقق می شود. "
کلیه حقوق این اثر متعلق به "مرکز فرهنگی میثاق" است.