تسنیم: تلاشهای ایرانیها در مورد بازنمایی اتفاق مهم بیداری اسلامی در این سه سال فکر میکنم به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.آقای خوشنژاد، شما و آقای اسلامزاده یک هفته بعد از کشته شدن قذافی در بحرانخیرترین نقطه دنیا در آن موقعیت زمانی بودید. نفس حضور یک رسانه از ایران در آنجا در موقعیت فعلی رسانه و فرهنگ ما ستایشبرانگیز است. کمی از حال و هوای لیبی و البته شرایط خاص کار رسانهای در آن نقطه از دنیا برایمان بگویید.
خوش نژاد: ما سه ماه قبل از به ثمر رسیدن انقلاب لیبی درخواست ویزا کرده بودیم. به ما ویزا نمی دادند تا اینکه در آخرین روز کاری سفیر لیبی در ایران توانستیم ویزا بگیریم. روزی که ویزا گرفتیم مستقیما با هواپیمای هلال احمر به بنغازی رفتیم و مستقیم به سمت شهر سرت حرکت کردیم. این شهر آخرین پایگاه قذافی بود و آخرین درگیریها در آنجا صورت گرفته بود. شهر «سرت» خالی از سکنه بود. ما در مقر انقلابیان ساکن شدیم و آنها استقبال خوبی از ما کردند. به تدریج از شهر و مردمی که به شهر برمیگشتند تصویربرداری کردیم.
تسنیم: زمانی که به «سرت» رسیدید درگیریها کاملا تمام شده بود؟
خوشنژاد: بله. اما سنگینترین تخریبها و درگیریها در آنجا اتفاق افتاده بود. قذافی در حوالی سرت دستگیر شده بود. ما از تونلی که زیر اتوبان بود و قذافی در آنجا دستگیر شده بود تصویر گرفتیم. سخت ترین قسمت کار ما در آنجا بود. چون امکانات تصویربرداری، نور و برق و آب اصلا نبود. بعد از 4 روز به طرابلس رفتیم. در آنجا بیشتر کار مصاحبه و تحلیلی انجام دادیم. تا جایی که توانستیم با تمام افرادی که در انقلاب نقش داشتند، مصاحبه گرفتیم.
تسنیم: مستند شما فقط به وقایع انقلاب اخیر لیبی مربوط میشد؟
خوشنژاد: این مستند درباره لیبی، تاریخچه لیبی، ورود اسلام به لیبی، قذافی، مبارزان علیه قذافی است. 2 قسمت از مستند هم درباره انقلاب و آینده آن است. یک مستند تک قسمتی هم درباره زندان سیاسی ابوسلیم است. در این قسمت با دوتا از قدیمیترین زندانیان سیاسی لیبی مصاحبه کردیم.
ما این کار را برای چند جشنواره خارجی و الجزیره فرستادیم. یک قسمت درباره یک روستایی انقلابی است که بعد از پیروزی انقلاب تصویرش بر روی تمام بیلبوردهای لیبی و بنغازی بود. او به دلیل قتل برادرش توسط قذافی با اسب و تبر به جنگ او رفته بود. او شخصیت جالبی داشت. ما این روستایی را در شهر «زاویه» پیدا کردیم و یک مستند تک قسمتی درباره او ساختیم. به علاوه یک مستند تک قسمتی دیگر درباره زنان لیبی و نقش آنها در انقلاب این کشور را برای موسسه روایت فتح کار کردیم.
تسنیم: واکنش مردم لیبی در مواجهه با شما به عنوان یک ایرانی چگونه بود؟ ما هیچ حدسی در این باره نداریم واقعا.
خوشنژاد: صرف نظر از ایرانی بودن یا نبودن ما، مردم لیبی مهمان نواز هستند. در بین کشورهای همسایه لیبی دارای قومیت بکر و دست نخورده ای است چون مردم آنجا به مدت 40 سال ارتباط بسته ای داشتند. اسلام آنها نه مثل تونس سکولار و نه مثل طالبان و عربستان خشک و متعصب بود. آنها طرفدار اسلام میانه رو بودند. بالای 90 درصد مردم وقتی متوجه ایرانی بودن ما میشدند، عکس العمل خوبی داشتند و از ما استقبال میکردند. گروه القاعدهای که مستقر در لیبی هستند، اصالت لیبیایی ندارند.
اما در هر صورت، در بین نخبگانی که برای تحلیل وضعیت سراغ آنها میرفتیم افراد مخالف ایران کم بود یا اصلا نبود. ممکن بود تحلیلگری علیه ایران با بی بی سی مصاحبه کند ولی روبروی ما چیزی نشان نمیداد. یکی از قدیمیترین زندانیهای سیاسی زندان ابوسلیم عاشق ایران بود. در انقلاب ایران تمام اخبار کشورمان را از رادیوی ترانزیستوری دنبال میکرد و از همه تحلیلگران پخته تر بود. باقی تحلیگران هم 2 دسته بودند. یک گروه طرفدار قطر، ترکیه و غرب بودند و دسته دیگر مدل حرکت ایران را بیشتر میپسندیدند. در حال حاضر بیشتر تحلیلگران به سمت قطر و ترکیه گرایش دارند و یا اینکه سکولار و لائیک هستند.
تسنیم: یک اتفاق رسانهای خیلی مهم در مورد وقایه اخیر لیبی،گزارش معروف کامران نجف زاده در مورد سفارت ایران بود. فیلمی که نشان میداد سفارت ایران در آن دوران به شدت مهم، که همه کشورهای غربی فعال شده بودند بسته بود.
خوشنژاد: بسیاری از مشکلات ما را سفارتخانه حل کرد. اتفاقا یکی از گلههای وزارت خارجه از گزارش نجف زاده بود. نجف زاده از سفارت قدیمی تصویر گرفته بود که آرم جمهوری اسلامی هنوز بر در آن سفارت مانده بود.
تسنیم:البه این ادعایی بود از سوی دستگاه دیپلماسی که هرگز اثبات نشد. علاوه بر اینکه نجف زاده فردای آن روز به سراغ مکانی که آنها میگفتند هم رفت و آن هم بسته بود.
خوشنژاد: البته در آن زمان هنوز آنجا نبودیم اما سفارت ایران اظهار میکرد که ما در آنجا بودیم. تعامل خود لیبیاییها با ایرانیها که در اقلیت بودند، خوب بود. ما محرم و صفر آنجا بودیم و تنها هیئتی که از آن استقبال میکردند، همانجا بود.
تسنیم: شرایط لیبی در میان همه این کشورها به شدت خاص بود. نیروهای نظامی ناتو اینجا مستقیم وارد شدند و به تعبیر خودشان به سرنگونی قذافی کمک زیادی کردند. تصویر مشهوری از تلویزیون بیبیسی در دوران سرنگونی قذافی خیلی مشهور شد. لیبیاییهایی که پرچم فرانسه را بالا برده بودند به نشانه تشکر...
خوشنژاد: مردم لیبی پرچم هر کسی را که در انقلاب به آنها کمک کرده بودند، بالا می بردند. محبوب ترین شبکه برای آنها الجزیره بود چون از بیشتر از دیگر رسانهها در لیبی حضور داشت و گزارش می داد. اما جو عمومی خیلی تحت تاثیر غرب قرار گرفته بود. ما یک راننده سلفی در طرابلس داشتیم که 20 روز با او به اطراف میرفتیم. وقتی پرچم ایتالیا را دیدم، گفتم دوباره پرچم استعمار برافراشته شد. گفت هرکس از خلق خدا تشکر کند، از خدا تشکر کرده است. گفتم مگر ایتالیاییها قاتلان عمر مختار نبودند. گفت نه این ایتالیا تغییر کرده و ایتالیای قدیم نیست. لیبیاییها مردم سادهای هستند. با یکی از علمای سلفی 3 روز مصاحبه داشتیم و از او درباره حضور یک فرد یهودی به نام «برنارد لوی» در انقلاب پرسیدیم. او سعی میکرد انقلاب را به سمت خود تغییر دهد. عالم سلفی اظهار کرد ما به این شخصیت مشکوک شدیم اما رسم جوانمردی نبود که او را از کشور خارج کنیم.
مطمئنا اگر ایران در این انقلاب نقشی بازی میکرد جایگاهی بین مردم داشت اما ایران تا آخرین لحظات کمیته انتقالی را به رسمیت نشناخته بود.
عوض زاده: در کشورهایی که بیداری اسلامی اتفاق افتاد ترکیه و قطر جزو پیشروترینها در برقراری ارتباط بودند. ترکیه به سرعت وارد تجارت، ساخت وساز و عمران می شود و تاجران را فعال میکند. ترکیه در تونس، لیبی و حتی سوریه بسیار فعال بود.
خوش نژاد: ترکیه تا آخرین لحظات از شرکای اقتصادی قذافی بود و به سرعت بعد از تغییر شرایط نقش خود را هم تغییر داد. لیبیایی های ساده ترکیه را جزو حامیان انقلاب میدانند. حتی غربیها زمانی که قذافی پیشروی میکرد، دیگر از انقلابیان حمایت نمیکردند و زمانی که انقلابیان برگ برنده داشتند، از آنها پشتیبانی میکردند.
تسنیم: عامه مردم چه فکر میکنند؟ آفریقاییها طبق یک تجربه تاریخی نباید زیاد با اروپاییها خوب باشند. به خصوص کشوری مثل ایتالیا که سابقه مستقیم استعمار در لیبی را دارد. مثل مردم لیبی واقعا بر این باور هستند که اروپاییها آنها را از دست قذافی آزاد کردند؟
خوشنژاد: بخشی از مردم لیبی که تحصیلکرده بودند و از اروپا برگشتند، الان جزو تکنوکراتها هستند. آنها به غرب گرایش دارند. متعادل ترین افرادی که در داخل اسلامگرایان هستند جزو گروه اخوان المسلمین میباشند. آنها تحصیلات آکادمیک چندانی ندارند و نتوانستند قدرت را در انتخابات به دست بگیرند. میتوان اعتقاد داشت که لیبی دست غربگرایان است.
عوض زاده: اگر این تصور وجود دارد که مردم از دخالت ناتو در لیبی خوشحال شدند، به این دلیل است که 42 سال به طور واقعی جنایت های قذافی را دیده بودند. جنایت های قذافی را حتی هیتلر نکرده بود. قذافی در یک روز در زندان ابوسلیم حدود 1200 نفر را کشت تنها به این دلیل که زندانیان به کیفیت غذا اعتراض کرده بودند. خانواده زندانیان کشته شده تا 7 سال بعد تصور میکردند نزدیکانشان در زندان زنده هستند. قذافی در دانشگاهها دانشجویان را دار میزد. فضای خفقان رسانهای به شدت در لیبی وجود داشت. حتی شنیده بودم خود قذافی باید اخبار مهم سیاسی را برای انتشار تایید میکرد.
تسنیم:واضح بود که جنگ اصلی در بیداری اصلی خیلی زود به جنگ رسانهها تبدیل شد. اما در خود لیبی وضع رسانهای چگونه است؟ رسانههای قبال توجهی دارد. میتوانیم حدس بزنیم که بعد از دیکتاتوری قذافی به یکباره انفجاری در تعداد رسانهها به وجود بیاید
خوشنژاد:تمام رسانههای لیبی قبل از انقلاب دولتی بودند. در فاصله 40 روزه انقلاب بیش از 20 شبکه افتتاح شد. بعد از انقلاب الجزیره خرده شبکههایی را در لیبی باز کرد. شبکههای مرجع در لیبی الجزیره، العربیه، سیانان و بیبیسی عربی بودند. ما وقتی میخواستیم خودمان را در جاهای مختلف معرفی کنیم میگفتیم از طرف شبکه العالم هستیم تا برای آنها شناخته شدهتر باشیم. البته که برخی هم این شبکه را اصلا نمیشناختند.
تسنیم: العالم اصلا توانسته است در جریان رقابت با الجزیره و العربیه و بیبیسی عربی قرار گیرد؟
خوشنژاد:خیلی از عربها یک خط کش برای قضایای سوریه دارند. میگویند چگونه همه عالم دروغ میگویند و فقط شبکههای المنار و العالم راست میگویند. این دیدگاه ضربه زننده است. وقتی مردم هر روز کشته شدن یک انسان را در تصاویری که اصلا نمیگوید دولت مقصر است یا تروریستها مقصر هستند میبینند خود به خود این نظر به ذهنشان متبادر میشود که نظام و دولت مقصر است. یک راننده لیبیایی از من سوال میکرد چرا می گویید الجزیره را قبول ندارید و دروغگو است؟ جواب دادم اگر دروغگو نباشد، تمام حقیقت را هم نمی گوید. دراین رابطه حوادث تهران و فتنه 88 را مثال زدم. تصورش کشته شدن مردم به دست بسیج بود. توضیح دادم بسیج یک نیروی مردمی است که در درجه اول پایگاه آنها در مساجد است. او تصورش از بسیج انسانهای لامذهب بود که مردم را میکشند. به او گفتم تصورش غلط است. اتفاقا ریش بلندی هم داشت به او گفتم اگر الان به ایران بیایی همه میگویند تو بسیجی هستی. خیلی تعجب کرد. به او گفتم در سوریه هم همین شک را بکن که تصاویری که الجزیره نشان میدهد تمام حقیقت نباشد.
تسنیم: من خاطرم هست که همان موقع در رسانهها پخش شد که سفیر آمریکا که در لیبی کشته شد برای افتتاح یک مرکز فرهنگی به بنغازی رفته بود. مرکزی که قرار بود کتابخانه باشد، اینترنت رایگان داشته باشد و آموزش زبان انگلیسی به لیبیاییها باشد.وضع ایران چگونه است. فکر میکنید همین الان در لیبی جایی برای فعالیت ایران وجود دارد؟
خوش نژاد: به نظر من هرجایی امکان همکاری وجود دارد اما شیوههای آن متفاوت است. مسلما همه جای دنیا کار برای ایرانیان سختتر است و این به دلیل انقلابی و ایرانی بودن ما است. هلال احمر در لیبی کار خوبی انجام میداد. مجروحین را جمعآوری و به صورت رایگان درمان میکرد. روزی با دو دکتر ایرانی به مصراته رفتم. آنها مجروحین را معاینه میکردند و در صورت نیاز به ایران میفرستادند. این کار چهره خوبی از ایران به نمایش گذاشته بود. بعدها قرار بود یک کارخانه تولید اعضای بدن مصنوعی برای معلولان تاسیس کنند که الان نمیدانم به کجا رسیده است. این نوع کارهای انسان دوستانه همه جای دنیا تاثیرگذار است. کار فرهنگی لزوما مستقیم نیست و در هر موقعیتی شرایط متفاوتی دارد. در هرکشوری به فراخور خود باید کار کرد. فضا در لیبی باز شده بود اما با جولانی که القاعده در آنجا می دهد شاید جو برای ایرانیان سخت تر شود. اگر سریعتر وارد عمل میشدیم، بهتر بود.
منبع: تسنیم