خلاصه خبر :   حریری، کارگردان مستند "اتاق جنگ" افزود: نمی‌دانم چرا باید اتفاق تلخی چون فتنه و حوادث سال ۸۸ روی دهد تا به یاد آوریم که بخشی از تاریخ انقلاب را بدون صراحت کنار نهادیم؟
تاریخ : 24/10/1392      ساعت: 10:42
منبع خبر: مرکز فرهنگی میثاق                
متن خبر

به گزارش «نسیم»، در محفل «جنبش رسانه انقلاب» مستند "اتاق جنگ" از آثار برگزیده پنجمین جشنواره فیلم عمار با حضور مصطفی حریری کارگردان فیلم و محمدعلی گودینی و علی الله سلیمی از نویسندگان و منتقدان ادبی در حوزه هنری نقد و بررسی شد.

 

* وظیفه هنر مقابله با انحرافات است

محمدعلی گودینی، نویسنده و پژوهشگر ادبی در ابتدای این نشست گفت: آنچه دیدم به عبارتی مستندی فشرده شده بود که صراحتی هم درآن دیده نمی شد، اگر بنا بود نظرات افرادی را که در سیاست و احزاب سیاسی صاحب رای و اندیشه اند را پس از گذشت بیست و اندی سال که از جنگ گذشته، انعکاس داد؛ جسارت بیشتری لازم بود. چرا که مسائلی که به عنوان خط مرز از آنها در آن دوران یاد می شد، به مرور تاریخ مصرفشان را سپری کرده اند.

نویسنده کتاب «آواز گلدره» ادامه داد: به بیانی دیگر ناگفته های آن دوران باید به چالش کشیده می شد یا تضادها در عقاید و دیدگاه ها باید با جسارت و تامل بیشتری به نمایش در می آمد.

وی توضیح داد: در فیلم داستانی می توان با استفاده از تخیل این موارد را به تصویر کشید، اما در فیلم مستند این روند تغییر می کند؛ گو اینکه ممکن است بسیاری از مخاطبان شاهد تمامی این وقایع باشند و برخی کمتر را ناظر بوده باشند، اما در مورد نسل سوم و با توجه به تقابل سیاسی جاری در جامعه، نیازبه بازخوانی و بازگویی بسیاری از این وقایع است. به طور نمونه از همین مورد اخیر یعنی جریان فتنه می توان یاد کرد، همانگونه که آنان در سال 1388 سبب انحراف شدند و با صراحت هم بسیاری از موارد را ولو به کذب عنوان کردند، در این سو نیز وظیفه فیلمسازان و فیلمنامه نویسان است که با صراحت و جسارت لازم در پی مقابله با این نوع از جریان های انحرافی باشند. یعنی به عنوان کسانی که مدعی اند در جبهه انقلاب فعال هستند باید با جسارت بیشتری وارد عمل شویم.

گودینی با اشاره به دوران دفاع مقدس گفت: برای ارتقا سطح آگاهی نسل جوان بخصوص نسل سوم و چهارمی که شاهد جنگ نبوده و نیز برای مبارزه با جریان‌هایی مانند فتنه، نیروهای جبهه انقلاب باید صراحت بیشتری داشته باشند. چرا که ممکن است این نسل گمان کنند در هنگام جنگ نوعی از رویکردها برای رفتن به جبهه‌های حق علیه باطل وجود داشته که با آرمان ها و ارزش های انقلاب و دفاع مقدس سنخیتی ندارند.

وی تاکید کرد: باید به این نسل‌ها ارزش ها را یادآور شد، یعنی آنچه جوانان و مردان این مرز و بوم را واداشت تا با دست خالی در برابر ارتشی ایستادگی کنند که تمام بودجه خود را مصروف جنگ کرده بود؛ در برابر ارتشی که تعداد نفراتش بر مبنای آمارها به حدود هفت میلیون نفر می رسید.

 

 * هنر مستند باید از نمادپردازی بکاهد و صراحت بیشتری داشته باشد

نویسنده زندگی نامه سرلشکر ظهیرنژاد افزود: با این وصف باید از نمادپردازی تا آنجا که ممکن است، پرهیز کنیم و با مخاطب با صراحت بیشتری ارتباط برقرارکرد.

وی با اشاره به فتنه 88 گفت: در جریان فتنه چنانچه دیدیم بسیاری از افرادی که در ظاهر داعیه انقلابی داشتند، همان کسانی بودند که زمانی که روستایی و شهری به جبهه ها می رفتند، فرزندان خود را یا به خارج از مرزها فرستاده بودند یا بعدتر با استفاده ازامتیازاتی به دانشگاه ها وارد کردند تا با طی مدارجی و احیانا اخذ مدارکی بتوانند سال های آتی در پست های مدیریتی مشغول به کار شوند. این موارد باید در یک اثر مستند بیشتر و روشن تر تبیین شود.

 

* سینمای دفاع مقدس به دلیل بهره از پژوهش از ادبیات جلوتر است

علی اله سلیمی نویسنده و منتقد ادبی دیگر سخنران این نشست بود. وی با بیان اینکه حوزه تخصصی ام ادبیات است و اجازه می خواهم از این منظر به اثر بپردازم گفت: از دیر باز توفیق آثار سینمایی شاخص در جهان با توجه به آنچه در غالب رده بندی ها دیده می شود، نسبت مستقیمی دارد با اقتباس از آثار ادبی و نوشتاری. مثلا در رای گیری هایی که برای ده فیلم برتر انجام می‌شود، درصد بالایی از فهرست به فیلم هایی اختصاص می یابد که اقتباسی هستند.

نویسنده کتاب مسافر دجله ادامه داد: ذکر نکته‌ای البته در همین ابتدا ضروری است و آن اینکه در کشورهای دیگربویژه اروپایی و آمریکایی، سینما وامدار ادبیات است و اینجا گویا برعکس است، ادبیات وامدار سینماست. حال اگر در مورد آثار دفاع مقدس هم بخواهیم همین نسبت را برقرار کنیم باید به ادبیات دفاع مقدس رجوع کنیم و بگوییم این نوع از ادبیات باید ستون اصلی این قبیل آثار را شکل دهد.

وی با اشاره به فیلم مستند اتاق جنگ گفت: اگر همین فیلم را مورد مطالعه قراردهیم باز هم به همان نسبت معکوس فوق الذکرخواهیم رسید. همانطور که آقای گودینی اشاره کرد، ابزار ادبیات تخیل است. یعنی با آنکه فضای واقعی و رئال قرار است ترسیم شود، بیشتر با قدرت تخیل همراه است. آثارمکتوب و نوشتاری در قالب داستان کوتاه و بلند و ... که در حوزه ادبیات دفاع مقدس خلق شده، نتوانسته آنگونه که باید دستمایه آثار سینمایی و بصری قرار گیرند. حال آنکه انتظار این است که ادبیات بیش از این در خدمت سینما باشد.

سلیمی اضافه کرد: چنانچه اگر در میان حضار که به اتفاق فیلم  را دیدیم، نویسندگانی باشند، موضوعات و ایده های خوبی برای نگارش آثار در فیلم  یافت می شود. فیلم کدها و نشانه‌های درستی را به مخاطب ارائه می کند که می شود با درنظر گرفتن آنها برای نگارش به دنبال موضوع اصلی رفت. در عین حال فیلم با گردآوری بسیاری از این نشانه ها، بستر مناسبی را برای این نوع از نوشتن فراهم می کند.

این نویسنده تاکید کرد: با آنکه ادبیات می تواند در مبحث فیلمنامه، مهمترین جزو شکل دهنده سینما باشد اما اینگونه نیست. به طور مثال یکی از معضلات حوزه ادبیات در ارتباط با نویسندگان است که برای نگارش موضوعات کمتر به تحقیق و پژوهش می‌پردازند.

نویسنده مجموعه آواز نخلستان با اشاره به تحقیق و پژوهش در این اثر مستند گفت: در فیلمی که دیدیم، این پژوهش و تحقیق دیده می شد و مشخص بود زمان زیادی صرف همین تحقیقات شده، حال آنکه در ادبیات همانطور که گفته شد، این رویکرد دیده نمی شود. نویسندگان ما اغلب متکی به تخیل و برداشت حسی خودشان هستند. به همین دلیل نمی توانند اثری را خلق کنند که با پشتوانه تحقیقی همراه است. بالطبع کارگردانان هم رغبتی برای دستمایه قرار دادن این آثار ندارند.

سلیمی ادامه داد: به این ترتیب در حوزه ادبیات دفاع مقدس کارگردان با برداشتی حسی و شخصی نویسنده مواجه می شود. در این عرصه بویژه با توجه به مخاطبینی که در آن دوران حضور نداشتند و قرار است با دیدن این آثار تاریخی را بازخوانی کنند،لازم است پشتوانه واقعی باشد نه حسی و شخصی و برپایه تخیل. حال به عقیده من و همانطور که قبلا اشاره کردم اینجا سینما چه داستانی و چه مستند از ادبیات جلوتر است.

وی تاکید کرد: در اینجا هم باید همان روال مرسوم پی گرفته شود، یعنی داستانی به رشته تحریر درآید و فیلمنامه نویسان آن آثار را برای سینما نمایشی کنند، این موضوع البته در مورد سینمای داستانی بیشتر مصداق دارد.در سینمای مستند خب رویکرد به گونه دیگری است.

 

* اتاق جنگ به طور هم زمان به سیاست و جنگ پرداخته است

مصطفی حریری کارگردان «اتاق جنگ» در ابتدای صحبت های خود با بیان این مطلب که برای بحث درباره فیلم اتاق جنگ پازل مان ناقص است، گفت: یعنی درجمع ما همانگونه که اشاره شد باید دوستانی از حوزه تخصصی سینما حضور داشتند و نیز از حوزه تاریخ. چرا که بحث جدی در اتاق جنگ متمرکز بر تاریخ است. به بیانی اینجا قرار نبوده دستمایه ادبی را محور کار قرار دهیم و اساسا این اثر چنین دعوی هم ندارد.

این کارگردان ادامه داد: با آنکه دغدغه و سئوال دوستان منتقد کاملا بحق است، اما در مورد نکاتی که آقای گودینی بدان ها اشاره کردند لازم است توضیحاتی ارائه شود.

وی توضیح داد: به هر حال آنچه شاهد بودید کاری است سیاسی و شکی در این نیست و اتفاقا این مستند در این حوزه مدعی است. ادعای ما این است که اثری که دیدید جزو اولین آثاری است که به سیاست و جنگ توامان پرداخته است. اگر از این زاویه قرارباشد به اثر بپردازیم و درباره سیاست بخواهیم بحث و تبادل نظر داشته باشیم، اشارات آقای گودینی کاملا صحیح است. با این وصف که تحلیل بنده با استاد بزرگوارمان متفاوت است.

حریری تاکید کرد: آقای گودینی بارها اشاره کردند که ما نیازمند صراحت و جسارتیم، به قطع زمانی که درباره تاریخ معاصر کشوری قرار است خوانش یا بازگویی ای صورت گیرد، بحث صراحت مهم و ضروری است. اما در اینجا می توان سئوالی را مطرح کرد: اینکه چرا تا کنون این صراحت آنگونه که باید وجود نداشته است؟ چرا باید پس از گذشت 26 سال از جنگ شما شاهد ساختن آثاری چون اتاق جنگ باشید؟

وی در پاسخ به این سوال گفت: با تاسف می گویم طی سال هایی که کار ساخته شد و نیز فاصله ای که بین تحویل راش ها تا تدوین افتاد، شنیدم کارهایی شبیه این کار در حال ساختن است و به جایی نرسیده اند و بار دیگر با کمال تاسف باید بگویم که به جایی هم نمی‌رسند و نخواهند رسید.

این مستندساز ادامه داد: برای ورود به این مبحث  به ناچار باید کمی به عقب باز گردم و  سئوال دیگری را مطرح  کنم: اساسا چرا باید اتفاق تلخی چون حادثه سال 1388 روی دهد تا به یاد آوریم که بخشی از تاریخ انقلاب را بدون صراحت کنار نهادیم؟ فرض را بر این بگذاریم بدون اینکه حادثه سال 88 روی داده باشد، این اثر در چنین جمعی نمایش داده شده باشد، به درستی نمی دانم نظرات حول چه محوری می گشت اما یک موضوع را حتما متذکر می شدند و آن اینکه چرا وقتی مملکت به وحدت نیاز دارد، اختلاف افکنی کرده اید؟ چرا مسائلی را که پایان یافته را دوباره بازخوانی کرده اید؟ چرا موضوعات تلخی که نباید بدانها اشاره کرد را مطرح کرده اید؟ اینها پرسش هایی است که اگر قبل از سال 88 به آنها پرداخته می شد، با آنها مواجه می شدید. گو اینکه در حال حاضر نیز این کار با این پرسش ها روبرو می شود.

 

* فتنه 88 فضا را برای طرح برخی مسائل باز کرد

کارگردان مستند اتاق جنگ در ادامه گفت: شاید آن اتفاقات در سال 88  حالا منجر به این شده که ما بتوانیم در این مقطع  به بخشی از تاریخ انقلاب و تاریخ دفاع مقدس بپردازیم که نگاه کارکردی دارد. نگاه کارکردی در برابر اتفاق تلخی که روی داده و ما را دچار خطر کرده و مهمتر از همه ما را برآن داشته تا از داشته هایمان دربرابر چنین خطری و برای مقابله با آن استفاده کنیم.

حریری تاکید کرد: به عنوان کارگردان به این رویکرد ابزاری معترضم و اتفاقا اثر هم به این وجه نه در لایه‌های ابتدایی و سطحی معترض است. چرا آنانی که دسترسی داشتند به این مقولات هیچ سند، تاکید می کنم هیچ سند محرمانه و هیچ سند غیر قابل دسترس را در اختیارما قرار ندادند؟ تمام مستنداتی که در طول فیلم به آنها اشاره می شود، شفاهی و روایی است آن هم بدون آنکه  اسناد مکتوبی ارائه شود، با آنکه تمام این ها در کتابخانه های دفاع مقدس  موجود است.

وی افزود: حال سئوال را یکبار دیگر مطرح می کنم: چرا کسی به اینها نمی پردازد، چرا تاکنون به اینها نپرداخته اند؟ چرا به قول عزیزان باآنکه فتنه در سال 88 روی داده، برای ساخت اثری به جای آنکه به عمق حوادث بپردازیم تنها به لایه های سطحی بسنده می کنیم؟ چرا نماد پرداختن به این  قبیل حوادث، تنها مشت های گره کرده و ناسزا و شعار است؟ اینها سئوالاتی است که بنده نیز باآنها مواجهم و به گمانم این سئوالات مهم اند. این پرسش ها  را در  پاسخ به مواردی که استاد گودینی به آنها اشاره داشتند، مطرح کردم.

حریری در بخش دیگر صحبت های خود در پاسخ به سوال سلیمی گفت: اما درمورد اینکه چرا ما برعکس در حوزه داستان نویسی غنای ادبی  لازم را نداریم و در سینما به قول آقای سلیمی جلوتر هستیم، به نظرم خود آقای سلیمی به گونه ای تلویحی به این موضوع اشاره داشتند. به طور نمونه وقتی رمانی چون بینوایان اثر ویکتور هوگو را قرار است در سینما دستمایه اثر خود قرار دهید یا مثلا آخرین رمان این نویسنده یعنی 93 را که در مورد وقایع سال 1793  فرانسه است؛ به سیر تاریخ و حوادث آن  بر می خورید. تاریخی که هوگو افراد سیاسی زمان خود و نزدیک به نیم قرن پیش از خود را نیز در رمان با اسامی، مناسبات اجتماعی و سیاسی و حتی فردی معرفی می کند. یعنی هوگو به وقایع و زندگی افرادی نقب می زند که حدود نیم قرن از نوشتن و انتشار رمان عقب تر هستند.

این کارگردان ادامه داد: حال در اینجا یک اثر در حوزه  ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی مثال بزنید که افراد را با این دقت معرفی کرده باشد. یک اثر معرفی کنید تا بنده در حوزه سینما بتوانم آن را دستمایه اثر سینمایی قرار دهم، اگر پیدا شد و من و امثال من وامدار آن نبودیم؛ متهممان کنید. راستش این مسئله به این شکل دغدغه نویسندگان نبوده و خب کارجدی ای هم در این مورد دیده نمی شود. البته بر این باورم که هنوز هم موضوع نویسنده و دغدغه او اینها نیست.

 

*تفاوت قائل شویم!

محمدعلی گودینی در بخش پایانی این نشست گفت: در مورد بازنمایی وقایع و آنچه روی داده در حوزه ادبیات و سینما باید تفاوت هایی قائل شد. مثال هایی از دیگر کشورها می تواند در اینجا به تشریح مبحث کمک کند، آلمان، ایتالیا و ژاپن در جنگ هایی شکست خوردند و همین آمریکا را برآن داشت تا این شکست ها را دستمایه آثار هالیوودی خود کند. فیلم هایی ساخته شد که در آن این شکست ها توام با تحقیر ملیت‌ها و مردم این کشورها بود. یا درمورد کشتار یهودی ها، کشتار شش میلیونی ای که سندی هم برای آن ارائه نشده است؛ آنچه مدنظر سیاست های هالیوود و آمریکا بود ارائه و به نمایش گذاشته شد.

این نویسنده ادامه داد: از دیرباز به نوعی جنگ ها و کشتارها همسو با دیدگاه های آنان و اندیشه ها و سیاست هایشان مصادره به مطلوب شده و می شود. در مورد ادبیات نیز اینگونه است، یعنی آثار نوشته شده درباره جنگ ها بیشتر از زاویه دید اشخاصی است که خود در آن جنگ ها نقشی نداشته اند. در نتیجه نمی توان به یقین گفت سینمای غرب وامدار ادبیات آن است؛ چرا که آثار ادبی بر پایه واقعیات در جریان نگاشته نشده است.

وی با اشاه به ادبیات ایران گفت: در مورد خودمان اما باید موازی پیش برویم، از سویی جانبازان و بازماندگان از جنگ هنوز هستند و می توان از خاطرات آنها در هر دو حوزه استفاده کرد و آنها را دستمایه آثار قرارداد. در مورد ادبیات هم اینگونه نیست که اثر یا آثاری در حوزه انقلاب یا دفاع مقدس برای ارائه به سینما نداشته باشیم؛ بنده جزو اولین نویسندگانی بودم که از حوزه هنری  داستانویسی را شروع کردم. حال  اینکه بعضی از افراد در نوشتن  وقایع را سیاه نمایی کردند، قابل تعمیم دادن به تمام نویسندگان نیست.

نویسنده کتاب شهید هرمز تاری افزود: نویسندگانی که در حوزه انقلاب و یا دفاع مقدس آغاز به نگارش کردند به اصطلاح نوقلم بودند وخب بالطبع تمام وقایع آنگونه که باید در اثرشان دیده نمی شد و تحت حمایت هم قرار نمی گرفتند؛ چنانچه امروزه هم چاپ و نشر آثاری درباره انقلاب و دفاع مقدس مشکلات خود رادارد. ولی نویسندگانی که اتفاقا صاحب آثاری بودند؛ به سیاه نمایی دست زدند و شایداز این ناحیه آسیب جدی تر به این حوزه وارد شد.

گودینی در خاتمه گفت: در مورد سندیت بخشیدن به آثار سینمایی و بویژه مستند هم به نظرم استفاده از آرشیو مستندات تصویری اعم از عکس‌ها و فیلم ها در فیلمسازی مستند می تواند مثمر ثمر باشد.در عین آنکه سینما و ادبیات می توانند مستقل از هم به حیات خود ادامه دهند و الزامی برای همکاری این دو عرصه وجود ندارد.


منبع: خبرگزاری تسنیم


كليه حقوق اين اثر متعلق بهhttp://www.Misagh.netميباشد.
هرگونه تقليد و نقل مطالب بدون ذكر منبع ممنوع می باشد.