از آنجایی که فیلم های غیر داستانی همیشه هم دارای دستور کار سیاسی نبودهاند، ساختار آنها برای مدتهای مدیدی مرتبط شده با فیلم سازان متعهدی که در تلاشند تاثیری اساسی بر جهان بگذارند و از دهه ی شصت میلادی، تغییرات اجتماعی ترقی خواهانه تقریبا با واژه ی مستند مترادف شده است. در اکثر مواقع زمانی این تاثیرات مشهود شدهاند که اطلاعات و اساسا نوع نگاه تازه در اختیار مخاطب قرار داده شده است. با وجود این، در پاره ای مواقع فیلم های مستند پا را فراتر از این گذاشته و تاثیری بلند مدت و قابل مشاهده بر جهان به جای گذاشته اند. در اینجا چند نکته در پاسخ به کسانی بیان میکنیم که معتقدند فیلم های مستند به دلیل داشتن مخاطب خاص و محدود و فروش گیشه ای اندک چندان فایده ای ندارند:
1- خط باریک آبی The Thin Blue Line اولین فیلم بلند ارول موریس Errol Morris شاید معروفترین مورد فیلم مستند است که در آن زندگی خارج از پرده ی نقره ای به تصویر کشیده می شود. کانون توجه فیلم "خط باریک آبی" بر روی زندگی رندال آدامز است، کسی که متهم به قتل افسر پلیسی بود. علاقه ی شدید موریس برای پی بردن به حقیقت و ترکیب آن با تجربه اش به عنوان کاراگاه خصوصی، او را به کشف تصورات غلط و دروغ های محض نزدیک کرد و در ادامه نشان داد چگونه آدامز فریب خورده است. اقبال عمومی از این فیلم منجر به دوباره باز شدن پرونده ی آدامز و تبرئه ی او شد.
2 – تیتیکات فولیز Titicut Follies اولین فیلم کارگردان، فردریک وایزمن Frederick Wiseman، نیز تبدیل به یکی از بحث برانگیز ترین فیلم های او شد. صحنه های تکان دهنده ی فیلم برای سال ها از دید پزشکان، وکلا و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی دور مانده بود. این فیلم در واقع نوعی افشاگری در رابطه با نحوه ی درمان زندانیان بیمارستان روانی بریج واتر استیت بود. "تیتیکات فولیز" در واقع ممکن است بیشتر برای تاثیری که بر قوانین حریم شخصی آمریکا داشت معروف بوده باشد تا به دلایل محتوایی. این فیلم نمونه ای عجیبی بود که اگر ممنوع الپخش شد، به دلیل محتوای نامناسب یا دلایل امنیتی نبود، بلکه، مهمتر از آن الهام بخش مبارزه حقوقی بود که برای بالا بردن آگاهی ملی درباره ی شرایط وحشتناک مراکز بهداشت روانی شکل گرفت. همچنین فیلم تاثیری مستقیم بر روی بسته شدن مرکز روانی بریج واتر استیت داشت. قطعا اگر این فیلم سرکوب و ممنوع اعلام نمی شد، ممکن بود جان بسیاری از زندانیان بریج واتر استیت حفظ شده و از درد و رنج رهایی یابند.
3 – هارلن کانتی، آمریکا Harlan County, USA "هارلن کانتی، آمریکا" ، که درباره ی وقایع اعتصاب معدنچیان در کنتاکی و راه های مختلف سرکوب آنها توسط کمپانی دوک پاور است، هنوز هم از مهمترین فیلم های مستند ساخته شده به حساب می آید. در حالی که کارگردان، باربارا کوپل Barbara Kopple، در ابتدا فقط برای ضبط وقایع به آنجا رفته بود ، نتوانست در موضع بی طرفی قرار بگیرد. کوپل ضبطهای اولیه فیلمش را به منظور کمک مالی گرفتن برای اعتصابی که بی وقفه ادامه داشت پخش کرد. بعد از آنکه اعتصاب به خشونت کشیده شد و یکی از معدنچیان در این میان جان خود را از دست داد، باربارا، دوربینش را به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از خشونت استفاده کرد. بدون شک حضور او و عوامل فیلمش از شیوع بیشتر خشونت جلوگیری کردند.
4 – سرپناهی به من بده Gimme Shelter دوستان و مربیان کوپل، برادران مایسلز Maysles Brothers با فیلم سرپناهی به من بده، مانع از آن شدند مردی به اشتباه محکوم شود. ضبط و تهیه ی گزارشی از یکی از کنسرت های معروف "رولینگ استونز" در "آلتامون" ، تبدیل به شورش شد. شرکت کنندگان در این کنسرت، با گروه "هلز آنجلز" که برای امنیت به آنجا برده شده بودند به زد و خورد پرداختند. این زد و خورد به چاقو خوردن مردیث هانتر منجر شد. و یکی از اعضای گروه به اتهام چاقو زدن به دادگاه فراخوانده شد. اگر چه که تصاویر موجود در این فیلم ثابت کرد که هانتر در واقع اسلحه کشیده و این متهم برای دفاع از خود حمله کرده بود.
5 – حجیمم کن Super Size Me ادعای مک دونالد مبنی بر اینکه حذف آیتم حجیم سوپر سایز از منوها در تمام شعبه هایش- آنهم در کمتر از شش هفته بعد از پخش این فیلم- یک تصادف بوده، غیر قابل باور است. بعد از موفقیت فیلم "حجیمم کن" که در آن مورگان اسپرلاک، فقط غذا های مک دونالد را برای یک ماه تمام می خورد، این شرکت، اقدام به گذاشتن اطلاعات تغذیه ای بر روی تمامی محصولاتش کرد گزینه های سالمتری را وارد منوها کرده و منوی هپی میلز را به طور کامل تغییر داد.
6 – بولینگ برای دبیرستان کلمباین Bowling for Columbine یکی از قسمت های به یاد ماندنی فیلم "ضد سلاح گرم" مایکل مور، وقتی بود که او دو نفر از قربانیان حادثه ی دبیرستان کلمباین را به مقر کمارت Kmart می برد و تقاضای باز پس گیری مبلغ گلوله هایی را می کند که در بدن آنها است. در نتیجه ی این فیلم، کمارت فروش مهمات سلاح کمری را متوقف کرد، البته این دستاورد کوچکی بود زیرا به هرحال مهمات در جاهای دیگر به آسانی در دسترس است، با این حال این فیلم ثابت کرد که می توان شرکت ها را مجبور به ایجاد تغییر در سیاست هایشان کرد.
7 – کار خودی Inside Job "کار خودی" به حباب اقتصادی آمریکا توجه می کند، اما قسمتی از آن نیز اشاره ای به مشاوره ای است که اعضای دانشکده اقتصاد کلمبیا درباره ی قراردادهای بسته شده در این کشور می دهند. این مشاوره ها کاملا بر پایه ی قضاوت فردی انجام می شد زیرا اصولا هیچ نیازی نبود چنین فعالیتی را به اطلاع عموم رساند. همین مسئله منجر به ایجاد مشکلاتی شد، به طور مثال، فردریک میشیکین، درست قبل از اینکه کشور در آستانه ی ورشکستگی قرار بگیرد، مقالاتی در رابطه با قدرت اقتصادی ایسلندی ها برای اتاق بازرگانی ایسلند می نوشت. در نتیجه ی این فیلم، دانشگاه کلمبیا خط مشی جدیدی را به سیاستهایش اضافه کرد مبنی بر اینکه تمام فعالیت های خارج از دانشگاه که ممکن است منجر به ایجاد مشکلات اقتصادی شود باید اعلان عمومی شود و همچنین اطلاعات مربوط به اینگونه پروژه ها، باید برروی وبسایت قرار داده شده وبه آسانی قابل دسترسی برای همگان باشد.
8 – بهشت گمشده: قاتلان کودک در تپه های رابین هود/ بهشت گمشده 2: افشاگری/ بهشت گمشده 3: برزخ گروه سه ممفیسی غربی The West Memphis Three شاید حالا از شهرت خوبی برخوردار باشند، اما در آن زمان که جو برلینگر و بروس سینوفسکی "بهشت گمشده: قاتلان کودک در تپه های رابین هود" را ساختند، گناه آنها از قبل محرز شده بود. آنها نیز مانند موریس، توجه زیادی را به سمت "حقایق" جلب کردند و فشار زیادی برروی محاکمه و بازپرسی ها وارد کردند تا پاسخ سوالاتی را که دنبالش بودند به دست بیاورند. این سه نفر، با جدیت تمام پرونده را پیگیری کردند و آگاه سازی عمومی در باره ی آن به راه انداختند و هرگز اجازه ندادند این پرونده به فراموشی سپرده شود. اگرچه هجده سال برای موفقیت آنها طول کشید (و آنها همچنان متهم بودند)، اما در نهایت این مستندها به آنها کمک کرد آزادیشان را به دست بیاورند.
در اینجا باید بگوییم همه ی فیلمهای مستند لزوما دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل نکردند و لزوما باعث تغییر مثبتی نشدند. این فیلمی که در ادامه می آید نمونه ای از این نوع فیملهاست.
9 – پیروزی اراده Triumph of the Will یکی از زیبایی شناسانه ترین و موثر ترین فیلم های مستند ساخته شده که جهان را تکان داد، فیلم پیروزی اراده است، که البته در عین حال از نظر اخلاقی یکی از نفرت انگیزترین آنها نیز می باشد. این فیلم همواره بحث های متناقضی برانگیخته است مبنی بر اینکه تاثیر زیادی بر شروع جنگ و تلاشهای جنگ طلبانه داشته است. در واقع، تاثیری که این فیلم در پیوستن مردم به ارتش نازی و پشتیبانی کردن از مرام و مسلک هیتلر و ساختن توهمی از حمایت یک دل از رایش سوم داشت، غیر قابل انکاراست. فرانک کاپرا در آن زمان می نویسد: "این فیلم هیچ سلاحی آتش نکرد، هیچ بمبی هم نینداخت. اما به طرزی روانشناسانه، دست به تخریب و نابودی قدرت اراده مردم برای مبارزه و مقاومت زد که این به همان اندازه ی فروانداختن بمب مرگبار بود". او با ساخت سریال های مستند تبلیغاتی خودش و با ویرایش قسمت های گرفته شده از "پیروزی اراده" پاسخ خودش را در فیلم "ما چرا می جنگیم" ارائه کرد.
|