خبرگزاری مهرـ گروه هنر: چهارشنبه پنجم آذر ماه، فرصتی پیش آمد تا جلسهای برای نمایش فیلم مستند «اتاق جنگ» بگذاریم. خبرنگاران گروههای مختلف مهر در کنار مصطفی حریری کارگردان، امیر کیانی تدوینگر و یاسین پورعزیزی روابط عمومی این مستند را تماشا کردند و با سوالات فراوانی که در ذهنشان ایجاد شده بود، در نشست نقد و بررسی بعد از آن شرکت کردند. این فیلم مستند روی مساله حساسی دست گذاشته بود که تا به حال کمتر و یا شاید بتوان گفت اصلا پرداخت درستی به آن نشده است؛ ماجرای پذیرفتن قطعنامه 598 ؛ پایانی بر تجاوز عراق به ایران.
«اتاق جنگ» در دو بخش اصلی و شهید آوینی جشنواره سینما حقیقت پذیرفته شده و به زودی با تماشای این اثر، رجوع به این گفتگو و خواندنش لطف بیشتری خواهد داشت. بخش اول میزگرد ما با کارگردان و تدوینگر «اتاق جنگ» را که با حرفهای ابتدایی کارگردان آغاز میشود، میخوانید که البته برخلاف رسم مرسوم که نشستها با پرسشهای رسانه آغاز میشود اینبار با توضیحات مصطفی حریری کارگردان مستند «اتاق جنگ» شروع شد.
حریری: قبل از اینکه بخواهیم بحث درباره فیلم را شروع کنیم لازم است ضمن تشکر از شما و همکارانتان نکتهای را عرض کنم؛ گذاشتن کنفرانس خبری قبل از جشنواره سینما حقیقت که خود دارای فضای رسانهای است، نامتعارف است اما دلیل اصلی این بود که اثر ما یک فیلم مستند سیاسی است. همیشه فضای کشور درگیر مسائل سیاسی است و تنها تا حدودی این سیاسی بودن علمی و جستجوگرانه و پژوهشی است و با بافت قدرت در کشور ارتباط دارد و این میتواند به راحتی یک مستند سیاسی را سر بِبُرد. از طرفی در بین کارهای مختلفی که در هفتههای اخیر در بخش مسابقه جشنواره معرفی شدهاند، «اتاق جنگ» تنها کار دفاع مقدسی است که زاویه جدید آن، ویژگی سیاسی بودنش است. جالب اینکه تا به حال یک خط هم از این فیلم منتشر نشده است و ما لازم دانستیم پیش از جشنواره برخی حرفها را بزنیم.
*آقای حریری همانطور که اشاره کردید و ما هم دیدیم «اتاق جنگ» یک مستند سیاسی است و وقتی یک کارگردان سراغ موضوعی سیاسی میرود خیلی طبیعی است که از او بپرسیم خاستگاه سیاسی خود او کجاست؟ سوالم را اینطور مطرح میکنم که شما به عنوان کارگردان این مستند چه شناسنامهای دارید؟
حریری: اول باید بگویم طرح این مسائل که در فیلم دیدید به نفع تاریخ ایران است و اهمیت مباحثی که مطرح شده بسیار مهم است و درباره این مسائل نباید سکوت شود زیرا اگر سکوت کنیم به آنها ظلم شده است.
و اما درباره خودم باید بگویم بنده از همکاران شما در فضای روزنامهها و رسانههای مکتوب بودم و تا 5، 6 سال پیش هم در همین عرصه فعالیت میکردم، هنوز هم همچنان با برخی رسانهها -اگر چه خیلی محدود- ارتباط دارم و همین فضا باعث شد تا من از حوزه روزنامهنگاری وارد فضای مستند شوم.
به نظرم حرف زدن درباره بسیاری از رخدادهایی که در ایران به وقوع میپیوندد ساده است اما زمانی کار ارزش پیدا میکند که بتوانیم از برخی کلیشهها بگذریم و به موضوعاتی بپردازیم که دربارهشان حرفی زده نشده است که ما سعی کردیم درباره برههای از تاریخ ایران حرف بزنیم که تا به حال درباره آن سخنی نگفتهاند یا دقیق تر این است که از این زاویه کمتر سخن گفتهاند. حتی اگر بخواهیم درباره موضوع تحقیق کنیم میبینیم تنها معدود اظهارنظرهای مکتوب به دست میآوریم و خبری از شفافسازی اساسی نیست.
البته ما در دیگر کشورها هم می بینیم که پس از گذشت سال ها درباره جنگ هایشان سخن می گویند و نمونه آن مستند «مه جنگ» است که 40 سال بعد از جنگ ویتنام ساخته و پربیننده شد و جایزه اسکار گرفت. این موضوع مفهوم دارد. حالا ما بعد از 26 سال از جنگمان این مستند را ساختهایم که گرچه نسبت به نمونههای خارجی زودهنگام است ولی من فکر میکنم ظهور چنین مستندهایی درباره جنگ ما خیلی دیر اتفاق افتاده است.
* این یعنی که شما می گویید جنگ و مسایلش هنوز از خطوط قرمز و محرمانه خارج نشدهاند.
حریری: زمانی که سال 86، 87 تحقیقات مستند را انجام میدادیم، با یکی از دوستانم که در وزارت امور خارجه کار میکند، تماس گرفتم تا شاید بشود با بعضی از کسانی که در آن زمان با پرونده جنگ تحمیلی و یا قطعنامه 598 مرتبط بودند ارتباط برقرار کرد. آن دوست در جواب به من گفت موضوع «پذیرش قطعنامه» هنوز جزو خطوط قرمز است و کسی درباره این پرونده حرف نمیزند.
نگاه بنده به جنگ به عنوان کارگردان و نویسنده و پژوهشگر از زاویه یک اتفاق تعیین کننده در تاریخ ایران بعد از انقلاب است. هر اتفاقی بعد از جنگ افتاد، ریشههایش را میتوانید در موضعگیریهای زمان جنگ پیدا کنید. بنابراین پرداختن به اظهارنظرهای افراد سیاسی خیلی کمک میکند.
در ابتدای فعالیتهایمان برای پیدا کردن افراد سراغ یکی از مسئولانی رفتیم که در برهه پذیرش قطعنامه مؤثر بوده و حالا بازنشست شده است. او تلفن همراه هم نداشت و هر شب در تماس با منزلش میتوانستیم با او حرف بزنیم. او راضی به مصاحبه نمیشد و در نهایت گفت فقط با یک شرط حاضر است با ما مصاحبه کند. او گفت وقتی حرف میزنم که مقابل دوربین زنده تلویزیون باشم. من هم با او خداحافظی و گوشی را قطع کردم.
* یکی از نقاط ضعف کارتان این است که تعدادی از افراد مهم و تاثیرگذار در ماجرای قطعنامه را ندید گرفتهاید. مثلا چرا مهم ترین مسئولان وقت در مستند صحبت نمیکنند و مثلا درباره مقامات وزارت امور خارجه جای خیلی از بزرگان خالی است.
حریری: دلیل دارد. برای پاسخ شما دو دلیل وجود دارد که یکی مربوط به جبر تولید است و دیگری به تحقیقات فیلم مربوط میشود. اما اگر بخواهیم درباره جبر پژوهش صحبت کنیم اجازه بدهید حرفم را با یک مثال شروع کنم. پیگیری مصاحبه با حجتالاسلام روحانی که طولانیترین گفتگوی ما در این پروژه هم بود، نزدیک به یک سال طول کشید. تا جایی که در نهایت جناب روحانی در پاسخ پیگیریهای ما از دفترشان، به مسئول دفترشان قریب به این مضمون گفته بودند که فلانی بگذارید اینها بیایند ببینیم چه میگویند که این همه پیگیری میکنند. اینطور نبود که گروه تولید این مستند با هر کسی که میخواستند بدون مشکل یا معطلی موفق به برگزاری جلسه شوند. گفتگو با بعضیها تنها از طریق آشنایان غیر رسمی ممکن میشد. به طور مثال همین گفتگو با محمدجواد لاریجانی از طریق رابطه دوستانه یکی از آشنایان به نتیجه رسید.
اما درباره گفتگو با برخی مسئولان وقت وزارت خارجه که شما هم اشاره کردید، مطمئن باشید که گروه سازنده هم به صورت جدی به دنبال برگزاری جلسه یا جلسات گفتگویی با آنها بود. در اینجا، جای آقای جواد تمدنی، مدیر تولید پروژه خالی است تا درباره پیگیریهایی که برای این گفتگوها انجام داده توضیح بدهد.
واقعیت را بخواهید ما هم دلیل این سطح بالا از احتیاط در برخورد برخی افراد با ماجرا را نفهمیدیم. خصوصا اینکه تمام مکاتبات از طریق بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس صورت میگرفت که یک نهاد رسمی ثبت تاریخ جنگ است و به ستاد کل نیروهای مسلح وابسته است و گروه ما از موضع یک مجموعه بی نام و نشان درخواست نکرده بود.
اما درباره دلیل دوم؛ نماینده ای که از وزارت امور خارجه دوران جنگ در مستند حضور دارد دکتر لاریجانی، هم یکی از شخصیت هایی بود که در لیست ما از ابتدا حضور داشت. لاریجانی از شخصیتهای تعیین کننده ایران در وزارت خارجه است و بر اساس تحقیقات ما، شخصیتی است که اگر نگوییم اصلیترین و محوریترین نقش را در پرونده قطعنامه 598 بر عهده داشته، یکی از مهمترین نقشها به ایشان اختصاص دارد؛ البته او در فیلم میگوید مسئولیت قبول قطعنامه به صورت مستقیم از طرف امام خمینی (ره) به ایشان ابلاغ شده که به فرض صحت و دقت روایت ایشان، میشود گفت حتی در این مورد خاص نقش لاریجانی از وزیر وقت خارجه پر رنگتر و پر اهمیتتر است.
* این توضیحات شما برای مخاطبی که بیرون این مناقشات نشسته است چندان کارساز نیست و به هر حال او احساس میکند و یا اگر هم احساس نکند، واقعیت این است که یک زاویه از حقیقت بر او بسته مانده و ناخودآگاه مستند شما را جهت دار کرده است. ایراد بزرگ دیگر این است که شما با هیچ فرمانده ای از ارتش جمهوری اسلامی گفتگو نکرده و به فرماندهان سپاه بسنده کرده اید. حتی به شکل آشکاری در ابتدای مستند موضع خود را با ارتش مشخص کرده و در نریشن میآورید ارتشی که مقابل انقلابیون ایستاده بود و ... درباره این موضوع حتما توضیح دهید و همچنین سوال دیگرم این است که سرشاخه های اطلاعات شما کجا بوده است؟
حریری: اگر منظورتان از این که منابع اطلاعاتی من چیست، این است که به کدام حزب و گروه سیاسی متصل هستم و اطلاعات و تحلیل ها را از کدام جناح سیاسی میگیرم، باید بگویم من نه اصولگرا هستم نه اصلاح طلب و سعیام بر این بوده تا در آثاری از این دست تنها یک پژوهشگر باشم تا اینکه بخواهم بر اساس مد روز یک جریان را حمایت یا یک جریان را متهم کنم. اطلاعات را هم باید از هر منبع موثقی که در دسترس هست، کسب کرد اما قرار نیست متعلق به خاستگاه و جناح سیاسی خاصی باشم و تعلقات خاطر خود را در تدوین یک اثر تاریخی دخیل کنیم.
کیانی: اگر شما فکر میکنید ما سمت و سویی داشتهایم لابد از ضعف روایی کار است. ما سعی کردیم مستند بی طرف باشد. ما در استفاده از شخصیت های نظامی سعی کردیم آنهایی را مورد استفاده قرار دهیم که نسبت به بقیه نظری بی طرفانه ارائه دهند.
حریری: در روزنامهنگاری همانطور که میدانید اصطلاحی داریم که میگوید نمیشود نویسنده مطلب را به اثرش سنجاق کرد تا درباره آن توضیح بدهد. درباره کار ما هم همینطور است. ما باید یک مستند دیگری میساختیم که نشان دهیم چرا مثلا فلان شخصیت ها در «اتاق جنگ» حضور ندارند و چرا دیگران حضور دارند.
شما باید به دقت کار را ببینید، چراکه گاه یک دیالوگ کوتاه چند کلمهای نقشی مهم بازی میکند و توجیهی بر حضور یک شخصیت و روایت او در «اتاق جنگ» است. آنقدر بر این مساله تاکید داشتیم که خودم تقریبا تمام دیالوگهای کارمان را از حفظ شدهام.
ادامه دارد...
|