خلاصه خبر :   این حقیقت محض است که توسط رسانه های غربی نادیده گرفته می شود و نقطه ی آغازین کار من شده است.
تاریخ : 18/07/1393      ساعت: 17:43
منبع خبر: مدیر سیستم                
متن خبر
اختصاصی میثاق/ عکاس و فیلمساز عراقی جمال پنجونی در مصاحبه ای با مجله ی آرت رادار شرکت کرده و از این حقیقت می گوید که آثار او عراقی را نشان می دهد که اکثرا توسط رسانه های غالب نادیده گرفته شده است.

جمال پنجونی عکاس و فیلمسازی است که آثارش توجه و پذیرش بین المللی خوبی را به خود جلب کرده است. او زمانی به عکاسی روی آورد که چوپان و کافه داری بیش نبود و سپس پروژه های خود را درباره ی زندگی روزمره ی عراقی ها آغاز کرد و تصاویری ارائه داد که اغلب رسانه ها ی مهم به آن نمی پردازند. 

جمال پنجونی که متولد 1981 در شهر سلیمانیه در کردستان عراق است، حرفه ی هنری خود را به عنوان مجسمه ساز و نقاش آغاز کرد، اما زمانی به عنوان عکاس شروع به گرفتن تصاویر از مناقشات عراق کرد که در بغداد زندگی می کرد یعنی از سال 2004 به بعد. عکسهای خبری او در مجلات بسیاری مانند مجله ی نیویورک تایمز، واشنگتن پست، نشنال جئوگرافیک و مجله ی عکس جهانی به چاپ رسیده اند.

پنجوری یکی از 11 هنرمندی بود که در جشنواره ی ونیز سال 2013 کارهایش را درباره ی عراق ارائه داد. در این نمایشگاه برای اولین بار هنرمندان عراقی که در این کشور کار و زندگی می کنند کارهایی را ارائه داده بودند. (طیق گزارش رویترز در سال 2011 هنرمندان عراقی در تبعید کارهایی را ارائه داده بودند). این نمایشگاه در صدد آن بود که تصاویر جنگی اغلب دیده شده در رسانه های غربی را به چالش بکشد . رویا تامار چلبی در گفتگویی با گاردین چنین گفته است:

"تانک، بمب، موشک، خون... مسئله این نیست که این چیزها اهمیتی ندارند بلکه مسئله دادن صدا به انسانهایی است که نادیده گرفته می شوند.

گالری آیکون بیرمنگام در حال برنامه ریزی برای اولین نمایشگاه فردی عکسهای جمال پنجونی است. عنوان این نمایشگاه "صدام اینجاست" می باشد و قرار است از 19 فوریه تا 21 آوریل 2014 برگزار شود. این نمایشگاه با همکاری موسسه ی هنرهای معاصر رویا (RUYA) در عراق شکل گرفته است و برخی از بهترین عکسهای پنجونی را در بر خواهد داشت که از جمله ی آنها می توان به مجموعه ی عکسهای "صدام اینجاست"، "عراق در حال پرواز" و "بدون روح" و نیز فیلم او به نام "زندگی دیگر" اشاره کرد.

مجله ی آرت رادار مصاحبه ای با جمال پنجونی داشته و سوالاتی پرسیده است درباره ی آثار او، منبع الهامش، و اینکه چه چیزی باعث شده کارش را بر روی زندگی روزمره ی مردم عراق متمرکز کند و تصاویری را که اغلب رسانه ها از عراق ارائه می دهند را به چالش بکشد

اکثر کارهای شما موضوع جنگ، درگیری، و میراث و تاثیر آن را بر زندگی روزمره مردم عراق نشان می دهد، داستان درونی که اغلب رسانه های جهانی آنرا نادیده می گیرند. چه چیزی منبع الهام و انگیزه ی شما برای گفتن چنین داستانهایی شده است؟

 کار من ارتباطاتی با داستان کسی دارد که از مرز می آید. من از روستایی کردنشین در چند کیلومتری مرز ایران-عراق می آیم، جایی که تقریبا هیچ کس نمی داند اصلا بخشی از خطه ی عراق محسوب می شود یا نه. روبروی مرز دیگر "دولت" معنایی ندارد، هویتها و زبانها در هم آمیخته اند و و ما زنان و مردانی هستیم که زندگی مشترکی را با هم سهیم هستیم که جنسیت، رن و ملیت را رد می کند.
کار من با این قصد شروع شد که زندگی روزمره در بغداد و در نزدیکی مرزها را گزارش کنم. در روند انجام کارم، طبیعتا کار پیشرفت کرد و مفاهیم مهمتری مطرح شد که کار مرا متحول کرده و بیشتر به سمت و سوی پروژه های هنری سوق داد و نه فقط نوعی مستند صرف. کار من همیشه فی البداهه آغاز می شود زیرا من فقط یک مشاهده گر بی طرف و ساده هستم. من در حقیقت بخشی از واقعیتی هستم که کارهایم نشان می دهند.

این حقیقت محض است که توسط رسانه های غربی نادیده گرفته می شود و نقطه ی آغازین کار من شده است.

در مجموعه ی "عراق در حال پرواز" شما تصویر مثبتی از پریدن و تقریبا پرواز عراقی ها ارائه می دهید. در فیلم "زنان فراموش شده"، پایداری انسانهاست که می درخشد. تصویر عراقی که شما به عنوان یک هنرمند آرزویش را دارید و تلاش می کنید در غالب تصویر ارائه اش بدهید چیست؟

آثار من در صددند تمامی کلیشه ها را به نبرد فراخوانند. حمله ی سال 2003 به عراق راه را برای تغییر رهبری باز کرد، اما ده سال بعدی ثابت کرده است که اینکار کافی نیست. هنرمند به عنوان بخشی از جامعه باید سیاستهایی را به چالش بکشد که در تلاشند فردیت ها را در هویتهای از قبل تعریف شده از هم بپاشند و در عوض باید بتواند افراد را برای مقابله با ترسهایشان آماده کند. تمامی شخصیتها در "صدام اینجاست"، چه در بغداد، چه در اربیل، بصره یا فلوجه، همه انسان هستند و تاریخ مشترکی از ترسهایی دارند که باید بر آنها غلبه کنند. در این فیلم وظیفه ی هنر آغاز تغییر است.

مجموعه ی عکسهای شما به نام " صدام اینجاست" توجه جهانی به سمت خود جلب کرده و در نمایشگاههای بین المللی به نمایش گذاشته شده و چاپ شده است، می توانید کمی بیشتر درباره اش حرف بزنید.

"صدام اینجاست" مجموعه ای است از عکسهایی که وقتی در بغداد بودم گرفتم آن هم در بدترین زمان جنگ در سال 2008. این عکسها مجموعه ای قدیمی هستند که حقیقت خود را از دنیای روزمره عراق می گیرند. رژیم صدام حسین میراثی را بر جای گذاشته که درون جامعه ی عراق نفوذ کرده است: در نحوه ی سیاستشان، در نحوه ی قدرت طلبی شان، در نحوه ی مرد بودنشان در جامعه ی عراق. این چیزها قبلا هرگزبا این وضوح  به تصویر کشیده نشده اند.

شما کارتان در عکاسی را با پوشش حوادث عراق آغاز کردید. چه تغییراتی در این مدت در کارتان ایجاد شده و چقدر متحول شده اید.

واقعیت این است که من کارهنری ام را به عنوان یک مجسمه ساز و نقاش آغاز کردم و وقتی به عکاسی روی آوردم که هنوز چوپانی می کردم و چایخانه ای نیز داشتم. به نظرم، مجموعه های "صدام اینجاست" و "زندگی در مرز" تحول بزرگی در کار من ایجاد کرد و من از خبرنگاری به سمت هنر مفهومی هم در عکاسی و هم در فیلمسازی روی آوردم. تکامل هنری برای من چیزی است که طبیعی و تجربی به دست می آید.

فیلم " زندگی دیگر" شما چگونه تولید شد و روند کار و نتیجه ی کار چطور بود؟

"زندگی دیگر" پروژه ای بود که خیلی منظم در طول پروژه ی زندگی روزمره تکامل پیدا کرد. تمرکز فیلم بر روی قاچاقچیان و تسلیحات غیر قانونی در مرز بین ایران و عراق است، یعنی در جایی که من به دنیا آمدم. این فیلم شامل صحنه های جذابی است که با موبایل فیلمبرداری شده و واقعا به واقعیت نزدیک است. هیچ ملودرامی اضافه نشده، اما لحظه های آخر مانند ضربات چکش هستند، من فیلمها را ویرایش کردم و در چند پاراگراف توضیح دادم که دو نفر از آن مردهای حاضر در فیلم چند روز بعد از فیلمبرداری  توسط پلیس مرزی به قتل رسیدند.

کارهای شما از اتفاقات روز و جو سیاسی کشور سرچشمه می گیرند. به نظر شما هنر و عکاسی چه نقشی در چنین محیطی بر عهده دارند؟

هنر در ایران و عراق به طرز غیر قابل اجتنابی آمیخته با سیاست است. گاهی هیچ فاصله ی مفهومی یا فیزیکی بین فعالیت هنری شخص و اقدامات اجتماعی ندارد که در واقع تا حد زیادی بر نحوه ی زندگی ما تاثیر می گذارند وبه نوعی به ما دیکته می کنند چگونه کشورمان را تجربه کنیم. عکاسی رسانه ای است که از طریق آن، حقایق بی طرفانه و به دور از هرگونه تعصبی شکار می شوند و به عنوان واقعیت به جهان ارائه می شوند، و هنرمند تنها نقش کسی را دارد که این پیغام را با خود حمل می کند و به گوش همه می رساند. قطعا این مسئله عنصری حیاتی در کل مبحث اوضاع کنونی عراق و ایران محسوب می شود.

در سال 2013، عراق نمایشگاهی در پنجاه و پنجمین جشنواره ی ونیز داشت. مدتها از آخرین باری گذشته بود که هنرمندان عراقی در این نمایشگاه حضور داشتند. آن تجربه و واکنش ها به هنرمندان عراقی را چطور دیدید؟ این اتفاق چقدر بر صحنه های هنری کشورتان تاثیر گذاشته است؟

نمایشگاه اختصاصی عراق در ونیز نقطه ی پرشی برای هنرمندان عراقی بود. موسسه ی رویا (موسسه ی هنر معاصر عراق)، کمیسیونر های نمایشگاه عراق، و مدیر برنامه، آقای جاناتان واتکینس کار فوق العاده ای کردند و این آثار هنرمندان را به شکل گروهی گرد هم آوردند. بعد از دهه ها سرکوب و سانسور و مناقشه که فرهنگ عراق را محدود کرده بود، این نمایشگاه اختصاصی عراق برای ما واقعا نتیجه ی رضایت بخش سالها کار بود. حالا دیگر هنر علی الرغم همه ی سختیهایی که ناچار به تحملش بوده ایم، دوباره از درون کشور رشد می کند. تنوع و گوناگونی باورنکردنی بین هنرمندانی هست که در عراق مشغول به کار هستند، و این نمایشگاه با برداشتن قدمی کوچک اما بسیار با اهمیت، نگرش  با ارزشی را به این صحنه ی هنری داد تا این تبادل فرهنگی آزاد بین عراق و بقیه ی دنیا ایجاد شود.

منبع: artradarjournal.com

كليه حقوق اين اثر متعلق بهhttp://www.Misagh.netميباشد.
هرگونه تقليد و نقل مطالب بدون ذكر منبع ممنوع می باشد.