اختصاصی میثاق/ در طول دهه ی گذشته سازمانهای غیر انتفاعی، تولید مستندهای مستقل و پروژه های ویدئویی زیادی را وارد مبارزات خود در جهت ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی کرده اند که موفقیت زیادی نیز کسب نموده اند. مثلا در بلومینگتون آمریکا، گروه حقوق بشری محلی به نام «ائتلافی برای تفاوت ها و سازش ها/ Coalition for Diversity and Reconciliation» با پخش فیلم «not in our town» توجه همه را به مشکل Hate crime یا جنایتهایی که بر پایه ی تعصبات صورت می گیرد، جلب کرد، که مستندی درباره ی ساکنان شهر بیلینگر در مونت بود. هنگامیکه نژادپرستان افراطی سفید پوست به ساکنان ساهپوست آمریکایی، یهودی ها و سرخپوستان حمله کردند، مردم این شهر به دفاع از آنها پرداختند. پخش این فیلم مقامات بلومینگتون را واداشت تا علامتهای نمادینی در اطراف شهر گذاشته شوند با نوشته ای همچون «نژادپرستی در شهر ما ممنوع». به همین شکل، گروه CAFE (اتحاد کارولینا در جهت استخدام عادلانه)، سازمان کارگری در گرینویل، اسپانسر نمایش فیلم «شورش 34» بود که مستندی است درباره ی اعتصاب نه چندان معروفی در دوره ی رکود بزرگ که طی آن هزاران نفر از کارگران آسیاب های پنبه در جنوب، به طرز خشونت باری مورد حمله قرار گرفتند و متوقف شدند. فیلم باعث ایجاد تحریکاتی در ساکنان شهری در همان نزدیکی به نام Honea Path شد و آنها توانستند رضایت شورای شهر را برای ساختن بنای یادبودی به خاطر هفت کارگر کشته شده در آن اعتصاب به دست بیاورند.
این مثال ها نشانگر آن هستند که چگونه می توان از مستندهای اجتماعی استفاده کرد تا تغییراتی در فرآیند سیاسی به وجود آورد. با این وجود، سازمانهای غیر انتفاعی گاهی برای یافتن تاثیرگذارترین روش تولید و توزیع فیلم مستند با چالشهای بسیاری مواجه هستند. سازمانها با استفاده از سه روش می توانند استفاده ی موفقیت آمیزی از فیلمهای مستند داشته باشند تا بتوانند سیاستها و اهداف سازمانی خود را پیش ببرند. معمول ترین رویکرد که توسط گروه «ائتلافی برای تفاوت ها و سازش ها»و CAFE به کار برده شد، اسپانسری نمایش مستندهایی با موضوعات مربوط به این سازمانها است. سازمانهای غیر انتفاعی، فراتر از این رویکرد ابتدایی، بسیار خلاقانه میزان درگیری های خود را در دو بعد گسترش داده اند؛ برخی از این سازمانها اول با دخالت در فرایند تولید فیلم نامشان را بر سر زبانها انداخته اند و سپس اقدام به همکاری در زمینه ی توزیع و نمایش مستندها کرده اند. دیگر سازمانها از جلب توجه قشر عام مردم قدم فراتر گذاشته و اقدام به نمایش فیلم برای گروههای فعال و تصمیم گیرندگان کلیدی کرده اند.
جلب حمایت عموم
پتانسیل تاثیرگذاری سیاسی همواره بخشی از تاریخ مستندسازی در آمریکا بوده است که از دهه ی 30 با فیلم های «new deal» ساخته ی «پر لورنتز» و فیلمهای تولید شده در دفتر خدمات فیلمی ایالات متحده رونق گرفت. از جمله این فیلمها می توان اشاره کرد به«The Plow that Broke the Plains» . این فیلم درباره ی تاثیرات سیاسی و اقتصادی طوفان غبار (در دهه ی 30 طوفانهای غباری خسارات زیادی به اقتصاد آمریکا زد) بود. امروزه گروه هایی مانندworking films (سازمانی ملی که مستند سازان مستقل را با فعالان و نخبگان اجتماعی پیوند می دهد تا از این طریق از عدالت اجتماعی حمایت کند.) گروه MediaRights.org (گروهی که به معلمان، فعالان، کتابداران و دیگر سازمانهای غیر دولتی کمک می کنند تا از مستند برای تشویق و انجام فعالیتهایی درباره ی عدالت اجتماعی استفاده کنند) و گروه National Center for Outreach مرکز ملی خدمات رسانی (سازمانی که میزان دخالت مردم در فعالیتهای اجتماعی را از طریق تلویزیون عمومی افزایش می دهد) همه و همه مفهوم «استفاده از مستند» را روشن می کنند.
به بیان ساده تر، سازمانهای غیر انتفاعی با حمایت از نمایش محلی فیلمها و ویدئوهایی که مسائل مربوط به اهداف سازمانی آنها را مطرح می کنند، از مستندها استفاده بهینه می کنند. برای مثال، بعد از اینکه مقامات انجمن ملی آلزایمر در تلویزیون، مستند برنده ی اسکار «دبورا هافمن» به نام «گله های یک دختر وظیفه شناس» را دیدند، شروع به نمایش این فیلم در شعبه های مختلف خود در سراسر کشور کردند. این مستند که روزشمار تجارب فیلمساز در مواجه با بیماری آلزایمر مادرش را به تصویر می کشد، مباحثی را درباره ی مشکلات افرادی که از اینگونه بیماران مراقبت می کنند مطرح می کند. بسیاری از شعبه ها، فیلم را کپی کرده و ازطریق کتابخانه ها در اختیار مردم قرار دادند.
این سازمانها فراتر از نمایش فیلم های آموزشی، از مستندها برای به حرکت واداشتن شهروندان استفاده می کنند. یکی از پیشگامانی که این سازمانها را به این جهت سوق داده است «باربارا ترنت» کارگردان فیلم برنده ی اسکاری «Panama Deception» است که فیلمی است درباره ی حمله ی ایالات متحده به پاناما در سال 1989. در 1992 باربارا ترنت سفری را به کل کشور آغاز کرد و فیلمش را در جاهایی به نمایش گذاشت که توسط سازمانهای صلح جو و عدالت خواه محلی حمایت می شدند، از جمله ی این سازمانها می توان اشاره کرد به : سازمان «SANE/FREEZE» ایلی نویز (ایلی نوی) و سازمان ائتلاف صلح و عدالت شهر آستن در تگزاس. با این وجود، باربارا ترنت اصرار داشت سازمانهای حمایت کننده، از نمایش فیلم برای تحریک مخاطبان خود استفاده کرده و از آنها بخواهند تا فعالیتهایی را شکل بدهند. در نتیجه، آنها بینندگان را با قدرت بیشتری تشویق می کردند تا کارهای زیادی از قبیل تماس با مقامات دولتی و رسانه های محلی و مطرح کردن دغدغه هایشان با آنها و پیوستن به سازمانهای فعال محلی را انجام دهند.
نمایش مستند در سینماها همواره رویکرد موثرتر محسوب نمی شود. فعالان محیط زیستی شهر ویسکانسی آمریکا، مکانهای مخصوصی را ایجاد کردند تا شهروندان بتوانند فیلم «From the Ground Up» ساخته ی «راب دانیلسون» را که در سال 1992 به صورت ویدئویی تولید شده بود را ببینند. این فیلم خطرات بالقوه ی بسیاری از استخراج معدن را در جنگلهای شمال ویسکانسی به نمایش می گذارد. اعضای «اتحادیه ی بحران ولف ریور(گروه محیط زیستی مردمی)» امکان نمایش ویدئویی را در کافه های محلی به وجود آوردند و از طریق اطلاع رسانی دهان به دهان مخاطبان بسیاری را گرد هم آوردند و فیلم را از طریق تلویزیون و ویدئوهای خانگی به نمایش گذاشتند. استقبال مردم به حدی بالا بود که صاحبان کافه ها برای نمایش فیلم در کافه هایشان درخواست دادند و امکانات بیشتری در اختیار مشتریان خود قرار دادند. اعضای این اتحادیه همچنین ویدئوها را به بازارهای محلی، کلیساها و جلسات گروههای ورزشی مانند Trout Unlimited بردند. یکی از این نمایش ها روی یک قایق و هنگام برگزاری نمایشگاه ابزارآلات ماهیگیری اتفاق افتاد. علاوه بر آن، گروه ائتلاف ویسکانسی ( Mining Impact Coalition of Wisconsin Inc) که گروه خیریه ای است که تمام درآمدش را وقف انجام تحقیقاتی درباره ی تاثیرات استخراج معدن می کند، به طور مداوم نمایش های ویدئویی را در یک زمان فشرده ی سه هفته ای ترتیب داد و تورهای ایالتی را شکل داد و قانونگذاران را مجبور به اعمال محدودیت هایی بر استخراج معدن کرد. این تور با حضور 1100 نفر در 22 شهر انجام شد و باعث شد قانونگذاران ویسکانسی قانونی را به تصویب برسانند و عملیات استخراج معدن را به حالت تعلیق در بیاورند.
به حرکت در آوردن اعضای گروه
سازمان ها گاهی آنقدر مشغول توزیع گسترده ی مستند برای مخاطب عام هستند که قادر نیستند این مسئله را تشخیص بدهند که می شود از مستند برای آموزش و انگیزه دادن به اعضای خودشان نیز استفاده کرد. بسیاری از نمایش های فیلم From the Ground Up، از جمله آنهایی که توسط انجمن خلیج سبز Green Bay Audubon و حزب سبز میلواکی ، به نمایش در آمدند، اقدام به آموزش اعضای خود در زمینه ی استخراج معدن کردند و اعتماد به نفس آنها را برای ایراد سخنرانی هایی در این باره بالا بردند. ائتلاف «Madison-based Mining Impact» به طور مداوم کپی هایی از این ویدئو ها در اختیار اعضای جدید خود می گذارند تا سرعت فعالیت های آنها را بالا ببرند.
سازمانهای کارگری در سراسر جنوب شرقی از فیلم «شورش 34» استفاده کرده اند تا علاوه بر اعضای خود، عموم مردم را به حرکت وادارند. این فیلم در مراکز فرهنگی، فروشگاههای بزرگ، کتابخانه ها و اجتماعات مذهبی به نمایش در آمده است و آگاهی هایی درباره ی اعتصاب 1934 کارگران صنعت پارچه در اختیار مخاطبان قرار داده است. همچنین این فیلم تبدیل شد به بخشی از فرآیند آموزشی در سطح منطقه ای، برای فعالان کارگری و اعضای اتحادیه ها. اتحادیه هایی مانند Service Employees International Union، که یک و نیم میلیون عضودارد-از دکتر گرفته تا پرستار، خدمتکار و آسانسورچی- و اتحادیه ی «تجارت سوزن، کارکنان صنعت پارچه/Needletrades Industrial and Textile Employees»-از کارگران تولید لباس گرفته تا اتحادیه ی کارکنان رختشوی خانه ها- این فیلم را به نمایش گذاشته اند و از این طریق آگاهی هایی درباره ی تاریخ طولانی فعالیتهای کارگری در منطقه ی جنوب شرقی داده اند و علیه حملات خصوصی و عمومی بر ضد سازمانهای کارگری مبارزه کرده اند.
همکاری با فیلمسازان
در حالی که شاید نتوان کار سازمانهای غیر انتفاعی را همطراز راه رفتن بر روی فرش قرمز افتتاحیه های هالیوودی دانست، اما این سازمانها به طور روز افزون نامشان را بر سر زبانها می اندازند تا بتوانند در تولید فیلمهای مستند همکاری کنند. فیلمسازان مستقل که نیم نگاهی هم به توزیع گسترده تر فیلمهایشان دارند، روز به روز اشتیاق بیشتری به«مدل ائتلافی» فیلمسازی نشان می دهند که در واقع سازمانهایی را از همان ابتدای فرایند تولید درگیر کار می کند. سازمانهای غیر انتفاعی اگر به این اشتیاق واکنشی نشان ندهند فرصتهای خوبی را از دست خواهند داد. برای مثال، نمایندگانی از انجمن آلزایمر این حسرت را مطرح کرده اند که نتوانستند به تلاشهای «دبورا هافمن» و درخواست کمکش واکنشی نشان بدهند، آن هم زمانیکه او تازه پروژه ی خود را شروع کرده بود. دخالت های اولیه ی این انجمن می توانست به آنها این فرصت را بدهد که پیشنهاداتی را در فرایند تولید ارائه بدهند که باعث افزایش ارزش فیلم از جنبه ی آموزشی می شد.
فیلم «شورش 34» ساخته ی «جورج استونی» و «جودیت هل فاند» مثال کلاسیکی است از موفقیت «مدل ائتلافی» در ساخت یک فیلم. این فیلم سازان خواهان دخالت تعداد زیادی از سازمانهای فرهنگی و کارگری در فرایند تولید شدند و چندین سازمان غیر انتفاعی مشتاقانه اعلان همکاری کردند و اقداماتی برای شناساندن دو اعتصاب قدیمی از طریق ارائه ی مدارک تاریخی کردند. همکاری های گسترده در طول تدوین فیلم نیز ادامه یافت و فیلمسازان امکان پخش آزمایشی فیلم ناتمام را برای اعضای گروه ها مهیا کردند، گروههایی همچون اتحادیه ی کارولینای جنوبی، که سازمانی مردمی برای حمایت از عدالت اجتماعی است.
واکنشهای این مخاطبان اولیه تدوین نهایی را شکل داد. مثلا پیشنهاداتی از مدیران اتحادیه ها باعث شد نقش ساهپوستان آمریکایی در آسیاب ها و روستاها را پررنگ تر نشان داده شوند. واکنشهای معلمان از جمله در بخش مطالعات اجتماعی شورای شهر تگزاس باعث شد ساختاری منظم ایجاد شود که به معلمان کلاسها این فرصت را می داد تا فیلم را تحلیل کرده و تاثیر و مفید بودن آن را برای سازمانهای غیر انتفاعی به حداکثر برسانند و در این میان، محرکهای بیشتری برای توزیع هرچه بیشتر فیلم ایجاد کنند.
همچنین، سازمانهای محیط زیستی محلی در کنار گروههای محیط زیستی ایالتی مانند ائتلاف تاثیر استخراج معدن، شورای حافطت از منابع ویسکانسی و حزب سبز میلواکی همگی در تولید فیلم «From the Ground Up» دست داشتند.
دانیلسون کارگردان این فیلم دراین زمینه می گوید: «اگر مردم را برای مشارکت در تولید تشویق کنید، در حقیقت دارید مخاطبان خود را خلق می کنید یا اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم دارید شبکه ی توزیع مخصوص خود را ایجاد می کنید».
بنابراین چگونه مدیران سازمانهای غیر انتفاعی می توانند با فیلمسازان همکاری کنند؟ آنهایی که تازه شروع کرده اند می توانند شرکتهای تولیدی را که در کار توزیع مستند هستند شناسایی کرده و به آنها دسترسی پیدا کنند. آنها همچنین می توانند ارتباطاتی را با فیلمسازانی برقرار کنند که در پی جذب حمایت چنین موسسه هایی هستند. موسسه هایی مانند MediaRights.org در تلاشند تا اینگونه ارتباطات را امکان پذیر سازند.
تاثیر بر روی مدیران دولتی
درحالیکه مهمترین هدف سازمانهای غیر انتفاعی بر روی انتقال پیام فیلم به مخاطب گسترده ترمتمرکز است، اما ظرفیت های بیشتری هم هست که این سازمانها باید از آنها استفاده کرده و پیام فیلم ها را به کسانی برسانند که دارای قدرت نفوذ بیشتری هستند. در اطراف هر موضوعی از جنایتهای نژادپرستی گرفته تا تحقیقات سرطانی، شبکه ی مرکزی از افراد صاحب نفوذ وجود دارد که شامل متخصصان آژانس های اجرایی (سازمانهای شهرداری، آژانسهای فدرال و ایالتی )، سازمانهای قانونگذار از جمله شوراهای شهر، هیئت مدیره ی مدارس، کمیسیون های مجلس و گروههای علاقه مند می شود. مدیران سازمانهای غیر انتفاعی اغلب درباره ی چنین افرادی تحقیقات به عمل می آورند تا بازیگردانان این عرصه ها را بشناسند. درک آنها از بازیگران اصلی سیاستهای مربوطه اغلب بیشتر از فیلمسازان است. بنابراین آنها از طریق شناختن افراد مناسب در یک شبکه ی قدرتی، موقعیت بهتری برای نمایش مستند در اختیار دارند.
این دقیقا همان اتفاقی است که در شهر «چپل هیل» افتاد، یعنی جایی که یک شورای اسکان (خانه سازی) عمومی، فیلم ویدئویی آماتور سال 1993 ماکسین میچل را گرفت و آنرا در مرکز مبارزات خود برای بهبود شرایط زندگی مردم قرار داد. ویدئوی میچل زیر ساختهای خانه های عمومی را به تصویر می کشد که شامل سوسکها، دیوارهای خراب، امکانات زمین بازی نامناسب، لوله های در حال چکه، فاضلابهای از زمین بیرون زده شده، بودند. این شورا در ابتدا مستند را به هیئت مدیره ی این پروژه ها نشان داد. هنگامی که واکنش آنها راضی کننده نبود، آنها فیلم را در جلسه ی شورای شهر چپل هیل به نمایش گذاشتند. وقتی این نمایش نیز نتیجه ای در پی نداشت، شورای ساکنان شهر، ویدئو را همراه با بسته ی اطلاعاتی برای جلب حمایت به وزرات مسکن و توسعه شهری HUD فرستاد تا از مقامات فدرال درخواست همکاری کند. توجه HUD و مباحث پیش آمده بین شهر و مقامات فدرال در نهایت منجر شد به تغییرات ملموسی در سیاستهای کلی پروژه های مسکن. شورای شهر چپل هیل برای اولین بار موافقت کرد هزینه هایی را برای نگه داری بهتر از خانه های عمومی اختصاص بدهد و اقداماتی در جهت تعمیر آپارتمانها صورت دهد.
در سطح ملی، موسسه «دموکراسی برای آسیا» در ائتلاف با دیگر سازمان ها که دغدغه ی حقوق بشر در آسیای جنوب شرقی را دارند، فیلم سال 1998 «الن برونو» به نام «قربانی» را به صورت گسترده ای در میان سیاستگذاران در واشنگتن توزیع کردند (فیلم موضوع دختران برمه ای را مطرح می کرد که برای کار در صنعت فیلمهای جنسی تایلند آموزش می دیدند). این موسسه همچنین نمایش این فیلم در کاپیتال هیل را نیز تدارک دید تا به کارکنان کنگره اطلاعات لازم را بدهد. چند ماه بعد، در واکنش به این فیلم، کمیسیون مسکن کنگره از همه ی «آژانس های دولتی مربوطه» درخواست کرد تا تمام تمرکز منابع خود را بر روی مشکل جدی قاچاق دختران و زنان بین تایلند و برمه بگذارند.
جلب توجه رسانه ها
همچنین، سازمانهای غیر انتفاعی از این فیلمها استفاده می کنند تا بر روی رسانه ها نیز تاثیر بگذارند. سازمانهای کارگری فعالی مانند CAFE از فیلم «شورش 34» استفاده کرد تا پوشش رسانه ای درباره ی مسائل کارگری را افزایش دهد. هم ساختن فیلم و هم توزیع آن، به صورت «قلابهای جدیدی» ظاهر شدند که گزارشگرهای محلی را به همدردی واداشتند. پوشش های خبری اولیه ی فیلم توسط برخی روزنامه های کارولینای جنوبی مانند روزنامه ی «Columbia State» مشروعیت داستان را برای روزنامه های دیگری مانند «Greenville News» ثابت کرد. این روزنامه قبلا این موضوع را رد کرده بود. داستانهایی درباره ی این فیلم در روزنامه های جنوبی چاپ شد که بسیاری از آنها به طور معمول همیشه مخالف سازمانهای کارگری بوده اند. مطلبی در روزنامه ی «Winston-Salem» اشاره کرد به اینکه نگاه صاحبان آسیاب ها، آدم را به یاد نگاه جنایتکاران جنگی می اندازد که دارند به فیلمی مستند نگاه می کنند و به طور خودخواهانه ای رفتار خود را منطقی جلوه می دهند و سعی می کنند روایت خود از تاریخ و شکستهایشان را به دیگران تحمیل کنند.
این فیلم همچنین تغییر کلی تری را در پوشش خبری مسائل کارگران ایجاد کرد. پوشش ماجرای این فیلم منجر به این شد که گزارشگران به دنبال افراد یا سازمان هایی بگردند که قبلا این مسائل را نادیده گرفته بودند. شاید در نهایت این یکی از روشهای قدرتمندی است که سازمانهای غیر انتفاعی می توانند از طریق آن استفاده های بهینه ای از فیلم مستند کنند. همانطور که نویسنده ای در هفته نامه ی «Independent Weekly»، از شهر دورهام می نویسد: «این فیلم فرصتی به اعضای اتحادیه ها، سازماندهان انجمن ها و مورخان داد تا بتوانند رابطه ای مداوم با خبرنگاران ایجاد کنند». احترام عمومی به دقت و صحت تاریخی این فیلم باعث شد خبرنگاران نتوانند این منابع را نادیده بگیرند و برچسب تبلیغاتی به آن بزنند.
مستندهای اجتماعی قطعا فرصتهای گسترده ای را برای عموم مردم ایجاد می کنند و تاثیر به سزایی در سیاستهای عمومی همگان می گذارند. از آنجاییکه سازمانهای غیر انتفاعی همچنان به دنبال روشهای خلاقانه ای برای استفاده از فیلمها هستند، روز به روز تاثیر بیشتری در تحقق اهداف خواهند گذاشت.
|